جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

با تشکر از خانواده محترم رجبی

مشغول صحبت با باجناق بودیم و بحثمان کشید به اینکه آدم ها موقع عصبانیت کارهایی می کنند که بعدا پشیمانی به بار می آورد . بعد هم مثال آوردم از سریال زیر تیغ که پرویز پرستویی ، آتیلا پسیانی را هول داد و او سرش به کمد خورد و مرد و بعد هم با حسرت می گویم عجب سریالی بود زیر تیغ . باجناق یکی از سریال های در حال پخش را نام می برد و می گوید که حتما تماشا کن که این هم خیلی محشر است و من هم می گویم اصلا حوصله تماشای سریال های تلوزیون را ندارم .


چند روزیست که شبکه دو مجددا دارد سریال خاطره انگیز خانه سبز را نشان می دهد .

سریالی که با آن دیالوگ به یاد ماندنی و صدای محشر خسرو شکیبایی شروع می شود :


به نظر من یه خونه هرجایی میتونه باشه. میتونه بالای یه ساختمون بلند باشه. میتونه تو یه کوچه قدیمی که زیر یه بازارچه ست باشه. میتونه بزرگ، یا میتونه کوچیک باشه. میتونه برای هر کس مفهومی داشته باشه، یا هر رنگی داشته باشه. میتونه به رنگ آجر یا به رنگ شیشه و سنگ باشه.میتونه به رنگ قرمز یا به رنگ… ولی به نظر من، یعنی بهتره بگم ما معتقیدم خونه هر چی که باشه باید سبز باشه. بله سبز و همیشه سبز .


برای ما که سریال خانه سبز رو دیدیم تماشای مجددش بدون شک پر از حس خوب نوستالژی و خاطره است . البته من همسران رو بیشتر دوست داشتم . نمیدونم چرا ولی همسران بیشتر به دلم می نشست . شاید به خاطر اینکه از علی کوچیک ما توی خانه سبز خوشم نمیومد و بازیش و دیالوگهاش خیلی  مصنوعی بود . با این که حوصله تماشای تمام قسمت اول رو نداشتم ولی از دیدن دوباره خانه سبز واقعا لذت بردم . مخصوصا وقتی خسرو شکیبایی و حمیده خیر آبادی و مسعود رسام دیگه نیستند و همین نبودن این هنرمندهای عزیز یه حس و حال عجیبی به سریال میده .




خانواده محترم رجبی ساکن سعادت آباد هستند . در فاصله چندین سال اسم این خانواده در تیتراژ پایانی سریال های "همسران " ، " خانه سبز " ، " سیب خنده " و " دنیای شیرین "  بصورت مداوم تکرار می شد  . خانواده محترم رجبی به خاطر دوستیشون با شادروان مسعود رسام منزل شخصیشون رو در اختیار گروه فیلمبرداری قرار می دادند و به خاطر جمله مشهور " با تشکر از خانواده محترم رجبی " اسمشون سر زبون ها افتاد و به شهرت رسیدند و هنوز هم که هنوزه توی لطیفه ها و متن های طنز از خانواده محترم رجبی تشکر میشه .


نکته جالب اینجاست که مردم با چه دقتی سریال ها رو تماشا می کردند و حتی تماشای اسامی عنوان بندی ها رو هم از دست نمی دادند . این مساله یا به محبوبیت تلوزیون مربوط بود یا محدودیت مردم برای تماشای فیلم و سریال .

اون موقع این همه شبکه ماهواره ای وجود نداشت و شاید مردم هم حق انتخاب دیگه ای نداشتند ولی از حق نگذریم تلوزیون اون سال ها خیلی خیلی محبوب تر از امروز بود .



نظرات 20 + ارسال نظر
فرگل دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 02:25

واقعا همینطوره اون موقع ها با اون همه محدودیت تلویزیون سریال های خوبی میداد ولی الان چی .سریال سرزمین سبز هم قشنگ بود

کیوی تازه وارد دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 02:44 http://kiwiland.blogfa.com

پس خانواده رجبی ایشون هستند. عالی بود.
ممنون بابک عزیز.

افروز دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 07:52

چه جالب پس این بود فلسفه خانواده رجبی،واقعا محبوبیت تلویزیون اون زمان خیلی بیشتر بود هرچند من با سریالهایی مثل زیر تیغ که خیلی فضای غمگینی داشت اصلا نتونستم ارتباط برقرار کنم بهترین قسمتش حضور پرستویی و تیتراژ خواجه امیری بود،الان اصلا حوصله تماشای تلویزیون روندارم تلویزیون خونه ما بیشتر اوقات روی شبکه های پخش موزیکه ولی از تماشای دوباره سریالهای اونموقع واقعا لذت میبرم اصلا فضای اون سریالها قابل مقایسه با الان نیست چون مخاطب براشون خیلی مهم بود

بشرا دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 10:34 http://biparvaa.blogsky.com

وااای ...یادش بخیر... یعنی لحظه شماری میکردم چهارشنبه ها ساعت ۹ سر برسه و خانه سبز ببینم . من عاشق صدای مرحوم شکیبایی بودم .. روح همشون شاد.. دست خانواده رجبی هم درد نکنه .
دقیقا همینطوره که اشاره کردید الان از بس تنوع شبکه ها و فیلمها زیاد شده ، دیگه مثل قدیما هیچی به دل نمیشینه.

صبا دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 12:46

چه جالب!
چقدر همه ی تیتراژها رو میخوندیم ها
تیتراژ فیلمای خارجی هم سانسور میشد

.. دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 13:18

اینو باید ذکر کرد که در این عکس نفر اول از سمت راست بیژن بیرنگ کارگردان خانه سبز است ...که کارش عالی بود..

الهام دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 13:49

ببخشیدساعت چند نشان میدن خانه سبز رو؟

9:30

سکوت دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 16:36

خب الان هم شاید سریالهایی ساخته بشه در حد همون خانه ی سبز و همسران و غیره اما محدودیت های اون زمان باعث محبوبیت تی وی شده بود دیگه حالا حتی اگر شبکه های ماهواره ای هم نباشه اعتیاد به اینترنت و شبکه های اجتماعی اجازه نمیده آدم پای تی وی بشینه چه برسه به اینکه بخواد شیفته ی سریالها هم بشه

بانوچه دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 20:36 http://banooyekaghazi.blogfa.com/

به نظر من تلویزیون میخواد رقابت کنه با شبکه های ماهواره ای واسه همین هر چی به ذهن ِ دست اندرکاران رسید میسازن که گاهی میگیره گاهی هم نه ... انگار دقت انتخابشون کمتر شده .

نورا دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 20:59

چه جالب من تا حالا این جمله با تشکر از خانواده رجبی رو زیاد شنیده بودم ولی نمیدونستم قضیه اش رو پس واقعا با تشکر از خانواده رجبی:-) یعنی واقعا اون زمان اینقدر با دقت فیلم می دیدن همه؟؟!!! الان همه فیلم میبینن نمیدونن اسم کارگردانش چیه چه برسه دیگه به این جزییات

پروین دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 21:50

یادشون بخیر

آذرنوش دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 22:44 http://azar-noosh.blogsky.com

من هنوزم با عشق این سریال رو نگاه میکنم
اتفاقا علی کوچک خانواده رو هم خیلی دوست دارم :دی شاید چون موقع پخش این سریال تو گروه سنی همین علی کوچولو بودم ( البت کوچیکتر بودم).
و اینکه من نمیدونستم این اصطلاح خانواده محترم رجبی به این سریال ها بر میگرده.جالب بود .مرسی .

عباس دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت 22:49

فکر میکنم جمع تمام موارد باعث اون محبوبیت تلویزیون تو اون دوران بود

سمیرا سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 07:52 http://nahavand.persianblog.ir

آره منم اون سریالا رو خیلی دوست داشتم مخصوصا خانه سبزو و اون عشقی که توی صدا کردن عاطفه و رضا بود...فکر نکنم دیگه اونجور روابطی پیدا بشه....جالب بود برام خانواده محترم رجبی!
راستی جسارتا اون هل دادنه!

داود (خورشید نامه) سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 09:15

سلام
این وبلاگ خدا رو کی اداره میکنه الان؟
رفتم اوونجا از مهر 92 اپدیت نشده
میخواستیم از حال بندگان مطلع بشیم !!

محمد مهدی بازاری سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 09:30 http://mmbazari.blogfa.com

سلام و عرض ادب

روز مهندس را به شما تبریک عرض میکنم ...

غرور و تعصب سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 11:07 http://silver-moon.persianblog.ir/

سلام

بله من هم بسیار سریال خانه سبز رو دوس دارم و با وجود

شبکه های ماهواره ای و سریال های هرشبشون ترجیح میدم

سریالی که مربوط به فرهنگ و زبون کشور خودمه رو ببینم

تازه ! خانه سبز یکی از محشر ترین سریال ها بود با اون انرژی مثبتی که داشت و داره
و بازیگرای نمونه و محترمش و صدای گرم زنده یاد شکیبایی
و کارگردانیه اقای رسام خدارحمتشون کنه

کاش باز هم از این سریال ها بسازن
سریال هایی که امید بده ...انرژِی بده نه مث سریال
همه چیز انجاست مدام غم باشه و بخاد چادر و حجاب رو بکوبه تو سر مخاطب
و البته اینکه دختر باید زود ازدواج کنه وسریع بچه دار بشه
و بچه داشتن خیلی مهمه
مخاطب تلویزیون بسیار متوجه و با شعوره که متاسفانه
صدا و سیما این مسئله رو نادیده میگیره

.. سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 13:47

دیشب نگاه کردم.خوبه ولی بنظرم یکم شعارزدگی داره در دیالوگ هاش..

آذین چهارشنبه 6 اسفند 1393 ساعت 11:52 http://i64.blogsky.com/

سلام
خانواده آقای رجبی رو نمیشناختم. در همین اسم! چقدر جالب.
من این سریال رو خیلی دوست دارم. ولی مثل شما فقط از علی داستان خوشم نمیاد.
هر سه تای این سریال ها همسران، خانه سبز و دنیای شیرین یه حس و حال مشترک دارن که با اینکه داستان هاش الان شاید به نظر خیلی بچه گانه بیاد ولی هنوز دلنشینه.
البته اگه علاقه مندان اخبار های همزمان شبکه های بیگانه اجازه بدن من کانال 2 رو واسه دیدن انتخاب کنم.

رها- مشق سکوت جمعه 8 اسفند 1393 ساعت 00:47 http://www.mashghesokoot.blogfa.com

اون موقع ها مامان و بابام سریالو دوست نداشتن و منم با اینکه دوستش داشتم نمیتونستم درست حسابی ببینمش. ولی پارسال یکی از شبکه های استانی نشونش میداد و دیدمش و خیلی خیلی لذت بردم ازش و امسال روزایی که وقتشو داشته باشم نگاهش میکنم
همیشه خانواده ی رویایی تو ذهن من، همچین خانواده ای بوده و هست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد