جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

دیو سپید پای در بند

سه هفته پیش روزی که برف اومد با وجود تمام خطرات رانندگی توی همچین هوایی مجبور شدم برای کاری بزنم از خونه بیرون . برگشتنی وقتی وارد بلوار اصلی شهرمون شدم دیدم درست توی افق بلوار یک کوه بزرگ سفید پوش هست .  درست وسط افق دید بلوار اصلی شهر . بدون ذره ای عدم تقارن . و من در تمام این سالها متوجه زیبایی این کوه نشده بودم . شاید هزاران بار از این خیابون رفته و برگشته باشم ولی تا اونروز به این دقت نکرده بودم که بلوار اصلی رو اگه امتداد بدی میرسی به کوه و شاید اگر لباس سفید تنش نکرده بود هیچ وقت متوجهش نمی شدم .

نظرات 1 + ارسال نظر
داش آکل چهارشنبه 2 دی 1394 ساعت 13:58

حتما از لباس سپید بوده این گیرایی وافر.
بقول فرهاد : سپید پوشیده بودم با موی سیاه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد