جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

اوس اسمال نوشت (۱۰)

 از اوس اسمال می پرسم توی این بیست و خورده ای سال تا به حال شده با میترا خانوم دعوای بدجور بکنید ؟ 

 میگه : چند سال پیش یه شب حسابی دعوامون شد . از خونه زدم بیرون یکی دوساعت راه رفتم و سیگار کشیدم . بعدش رفتم خونه یه بالش ور داشتم رفتم رو مبل خوابیدم . 

گفتم : خب ؟

اوس اسمال گفت : فکر کردم خوابیده ولی بعدش دیدم بهم اسمس داد که : اسماعیل تو کمرت درد میکنه بیا رو تخت بخواب من میرم رو مبل می خوابم . 

خنده ام گرفت . پرسیدم تو چیکار کردی ؟

گفت : هیچی دیگه وقتی خواستیم جاهامون رو عوض کنیم خنده مون گرفت با هم آشتی کردیم جفتمون رو تخت خوابیدیم .

نظرات 6 + ارسال نظر
دل آرام سه‌شنبه 29 دی 1394 ساعت 00:15 http://delaramam.blogsky.com

چه زن مهربونی... حتی توی دعوا هم حواسش به همسرش هست...

بیوطن سه‌شنبه 29 دی 1394 ساعت 11:32

نمک زندگی یعنی این

سهیلا چهارشنبه 30 دی 1394 ساعت 17:49 http://nanehadi.blogsky.com

به این میگن عشق

Ordi جمعه 2 بهمن 1394 ساعت 19:34 http://tanhaeee.blogfa.com

آخیییی

الهام(سکوت) شنبه 3 بهمن 1394 ساعت 13:36 http://www.hesemaktoob.blog.ir

امان و صد امان از این دعواهای زن و شوهری

مهدیس دوشنبه 13 اردیبهشت 1395 ساعت 17:01 http://MAHEMAN66.BLOGSKY.COM


خدا کنه همه دعواها به چنین آشتی بامزه ای ختم بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد