کامنتهای پست قبل یک مقدار مرا به فکر انداخت
البته هم نظر مخالفان برای من عزیز است هم موافقان
راستش را بخواهید از همین امروز عصر وقتی پست را گذاشتم کلی فکر و خیال آمد سراغم که اگر مستاجر عزیزی که قرار است توی این هفته جای ما بنویسد یکهو از این خانه خوشش آمد و نخواست بلند شود و کلیدش را پسمان نداد آنوقت چه خاکی به سرمان کنیم ؟
خنده دار نیست ؟
قبول دارم که ایده قرعه کشی یک مقدار خام و نسنجیده بود ...
بنابراین با یک چرخش استراتژیک یک طرح ۳ فازی داریم برای اجاره دادن یک هفته ای جوگیریات ...
-
با وجود تمام احترامی که برای دوستان عزیز مخالفم قائلم این اتفاق خواهد افتاد و از فردا شب به مدت یک هفته دوست ( یا دوستان) دیگری کلید انتشار مطالب جوگیریات را فشار خواهد داد .
راستش را بخواهید خیلی هم برایم هیجان انگیز است که ببینم چه چیزی می نویسد
اما اینکه این دوست یا دوستان کی هستند و از کجا آمده اند می شود مبحث همان طرح ۳ فازی که عرض کردم خدمتتان ...
فاز اول - ناز قلمت ناشناس
خودم به شخصه یکی دو نفر را مد نظر دارم که دوست دارم اینجا بنویسند
آنهم با اختیارات کامل
این اختیارات کامل که می گویم منظورم کامل واقعی است ها
یعنی دسترسی به همه گزینه های مدیریتی
و امکان دخل و تصرف در کلیه پست ها و کامنتهای قبلی و بعدی جوگیریات
این افراد کسانی هستند که انقدر قلمشان را دوست دارم
که نوشتنشان در اینجا به همه خطراتش می ارزد .
برای این چند عزیز همین امشب کامنت خصوصی می گذارم و هر کدامشان که قبول کردند
از فردا می آیند و اینجا می نویسند .
فاز دوم - معامله پایاپای
از آنجا که جوگیریات همچین آش دهن سوزی هم نیست
و احتمال دارد افراد فوق الذکر اصلا تمایلی به نوشتن در این خانه نداشته باشند
بنابر این از بین دوستان صاحب وبلاگ هرکسی که مایل است به مدت یک هفته
خانه مجازیش را با بنده عوض و بدل کند توی کامنتهای همین پست اعلام آمادگی کند
تا طی مراسمی مخفیانه یوزر و پسوردهایمان را درگوش هم بگوییم و معامله جوش بخورد
اینکه این دوست عزیز می خواهد خودش را معرفی کند یا ناشناس بنویسد
اینکه اصلا می خواهد بنویسد یا ننویسد به خودش مربوط است
من هم اگر دلم خواست و تنگ شد امکان دارد بروم توی وبلاگ او پست بنویسم .
فاز سوم - داداش کیا ضایع شد ...
اما در صورت شکست خوردن دو فاز قبلی این طرح و عدم توافق با هیچ کدام از دوستان
کرکره های جوگیریات به مدت یک هفته پایین کشیده می شود
و ما هم می رویم استراحتمان را می کنیم ...
پی نوشت :
مجله اینترنتی دهه نود با همکاری چند تا از دوستان عزیزم راه اندازی شد
شدیدا پیشنهاد می کنم که به اینجا سر بزنید و اگر دوست داشتید با این مجله همکاری کنید .
-
اول؟
هاله باز عصبانیه !
سلام عزیزگرامی وبلاگ قشنگی دارین
شما تو کارتون موفق هستی ..... امیدوارم موفق تر هم بشی .... که مطمئنم میشی
اگه دوست داشتی یه سر به وبلاگهام بزن خیلی دوست دارم نظرتو بخونم
اگه با تبادل لینک موافقی منو با عنوانهای:
عنوان: # گل نرگس #
به آدرسhttp://zohour-mouod.blogfa.com
عنوان: #ترفند#
به آدرس http://goale.blogfa.com
لینک کن و خبر بدین با نام دلخواهتون لینک کنم. ممنون و منتظر حضور قشنگت
مرسی کیامهر جان !
بازهم میگم حیف که خودم اینقدر خوب نمینویسم و حس امانت داری ندارم وگرنه صددرصد طلبه ی بلاگت میشدم .
این ( امکان دخل و تصرف در کلیه پست ها و کامنتهای قبلی ) دیگه چه صیغه ایه ؟؟!!!
نه کرگدن هاله این بار ناراحته
کللن تو حالت خوبه بچچه ؟!
نه والا
ناراحتی نداره که هاله بانو
مگه قرآن خداس که غلط بشه ؟
انقد سخت نگیرید جان مولا ...
چار دیواری اختیاری ... هوم ؟
صلاح مملکت خویش باستانیان دانند !
من با گزینه سوم موافقم.کرکره اینجا برای یک هفته پایین کشیده بشه و شما استراحت کنی.بعدش پرانژی برگردی.
فکر کنم نه
چرا حالت خوب نیست قربونت برم ؟
صلاح خویش خسران دانند
مخلصیم
منکه هیچی ندارم برای گفتن!یعنی لال لال لال!
من که نگفتم این کار رو انجام ندن که
باز شما منو دعوا کردی
:)
هر کی خوشش نیومد این یه هفته رو سر نزنه
با تندی و طعنه نمیگما به خدا
منطقی ترین راهه بنظرم
برای احترام گذاشتن به نظر و خواست صاحبخونهء باعشق و باصفای جوگیریات که خیلی لحظه های قشنگ مدیونشیم ...
حتما کاری که میخوای انجام بدی درسته دیگه.خونه خودته دیگه.فقط برای اینکه لحظه های قشنگی رو مدیونت هستم به خواستت با تمام وجود احترام میذارم.
لطف دارید بزرگوار
اقا کیا خداوکیل یه سوالی...تکلیف اون نویسنده هایی که شما سالی یه بار هم بهشون سر نمیزنی اما تو
پیونداتونن و دلشون به گوشه چشم شما خوشه چیه؟..کی نوبت اوناس که بزرگ بشن و دیده بشن؟
من اعتراض دارم!!! خب اینجوری که شانس رو از ما مشتاقان بیوبلاگ گرفتین
ولی به هر حال ما همه جوره موافقیم
سلام
میدونی از چی میترسم؟
میترسم بگم میخوام بیام وبلاگت اونوقت بعد ۱ هفته دل نکنم برم
اگه پسوردش رو عوض کنم میخوای چکار کنی؟
هاااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گوشه چشم چیه عزیز ؟
شما خودت رو معرفی کن من یه چشمم رو در میارم تقدیم می کنم خدمتتون
حالا کی تو رو دعوت کرد کورش ؟
منم میرم تو وبلاگت عکسای لختی میذارم
فکر جالبیه ؛ ولی یه چیزی.
اگه کسی بخاد اینجا چیزی بنویسه ؛ طبق طرز فکر خودش می نویسه ؛ یعنی همون کاری که توی وبلاگ خودش میکنه ؛ بعد اونوقت چه فرقی میکنه که اون مطلب رو اینجا بنویسه یا توی وبلاگ خودش.
منظورم اینه که این داستان قرعه کشی ؛ چه لطفی برای خواننده های اینجا داره ؟
جناب تمدن شما همون تا سه بشمرید بی خیال ما بقی
خب اگر این بنده خدای بدون اسم من باشم چی اونوقت؟!!!!!!!!!!!!!!
هر کیامهر و هاله بانو بابت استقبال گرمشون تشکر میکنم
باشه من قبول کردم جات بنویسم
تازه امروزم تولدم بود اصلا من حق مسلم خودم میدونم اینجا داوطلبی اینجانب رو اعلام کنمممممممممممممم
آقا اعتراض من دوبل شد!!! چرا اینجا به اعتراضات رسیدگی نمیشه؟
اگه من بنویسم یه کاری میکنم که حتما وبلاگت ۱ هفته ای فیلتررررررررررررررر بشه
من اعتراض سوبل دارم آقا
آیا جوگیریات به فنا میرود؟!من که میگم نه! به فنا نمیرود!تعطیلات میرود اما......فنا نه!جوگیریات ما باقی است.
بهار جان اعتراضات چیه ؟
اینکه بی وبلاگها چرا بازی نیستن ؟
!!! آره دیگه. خب چراش که مشخصه. تبصره نداره؟
اقا ما به کورش تمدن رای میدیم.....وی لایک یو کورشششششش
سلام استاد باستانی
ممنون از این همه احترامی که برای مخاطباتون قائلید. واقعاً ستودنی است. خوبه بعضی وقتها توی جاده ی زندگی بزنیم کنار و یه نفسی تازه کنیم و توان و انرژی لازم برای پیمودن باقی مسیر رو پیدا کنیم... خوبه قبل از اینکه ببٌریم خودمون به خودمون فرصت بدیم... هر تصمیمی که برای وبلاگتون بگیرید محترمه ولی اگه توی این یه هفته همه ی فکر و ذکرتون وبلاگتون باشه شاید خستگیتون بیشتر بشه... به هر حال امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیرید و با دلی آروم و شاد دوباره بنویسید به قول شما اهل وبلاگیها بازهم دلی بنویسید...
امیدوارم حال شما و مهربان بانوی عزیز هم خوب خوب باشه و تا همیشه ی دنیا دستهاتون برای هم گرم و آرامشبخش بمونه تا همیشه...
شب همگی بخیر
من رو صبح از نتیجه مطلع کنید
تا صبح میخوام نقشه های شوم بکشم
ما هم به شما مخاطبین خاموش اعتراض داریم بهار جان
اینکه همه زیر و زبر زندگی ما رو میدونین
ولی خودتون مرموزانه میاید و میرید
این به اون در
مرسی سوسک سیاه
من ستاد میزنم
بعنوان اعتراض قهر میکنم از خونه در نمیام مثل....
ما که مخاطب غیر خاموشیم چی؟ارادت هم داریم وحشتناک
پارمیدای عزیز
باور بفرما من استاد نیستم
اینجوری که تو به من میگی استاد منم مجبورم به تو بگم دخترم
به هر حال ممنون از اینکه همیشه میای و به جوگیریات سر می زنی و لطف داری به من
خیالت رو راحت کنم دخترم
من تو این یک هفته فکر و ذکرم وبلاگ نخواهد بود
و با خیال تخت می خوام برم بخوابم
باور بفرمایید
مگه از این کارها بلدید جناب تمدن؟
سوسکی جان
ما هم ارادت داریم متقابلا
کورش بنر و بروشور هم با من!
ما کجامون خاموشه؟ ما که جزو قشر همیشه در صحنه ایم!! حالا مشکلات روزگار نمیذاره وبلاگ باز کنیم هی به رخ بکشین!!!!!!!!!! (چرا اینجا از این آیکونای لوسی که قلب میفته میشکنه نداره؟!)
ایشالا هر وقت وبلاگ زدید
یک هفته هم جوگیریات را اجاره می دهیم به شما بهار بانو
البته این دفعه مفتکی نه ها
پول می گیریم
۵۰ تا کامنت رد و بدل شد
هنوز هیچکی اعلام امادگی نکرده ؟
اااااا؟ نقدیه؟ برو عقب بهار...جناب کیامهر سفید امضا تقدیم کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟