جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

ضامن آهو

اولین چیزی که با دیدن این عکس به ذهنتون می رسه چیه ؟ 

 

 

نظرات 245 + ارسال نظر
کورش تمدن یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 13:42 http://www.kelkele.blogsky.com

اول

کیامهر یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 13:43

یاد اول میفتی ؟

نیما یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 13:47

یاد وقتی که شب ساعت 10 راه میفتادم از خونه میرفتم بیرون به هوای حرم ولی با رفیقام میرفتم خوش گذرونی !

نیما یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 13:48

خب خود کیا که قبول نیست. پس منم دوم و سوم !

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 13:51 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

من دوم

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 13:51 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

نه اشتباه شد سوم

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 13:52 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

نیما خودت رو چند بار حساب می کنی؟

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 13:54 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

در ضمن جناب تمدن اگه فکر کردید من الان سرتون داد می زنم خیلی اشتباه کردید چون دیگه کیامهر استخون پام رو خورد که هیچی پودر کرده

نیما یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 13:56

دارم فکر میکنم که واقعا چه کارهایی کردم به اسم حرم رفتن. انگار باید برم مسیحی بشم ، برم کلیسا ، کلی اعتراف کنم در مورد حرم امام رضا ! ( از اینکه بهش بگم امام رضا زیاد راضی نیستم ، بذار مثل قدیما صداش کنم هوم ؟ سلام آق رضا )
گور بابای مسائل دینی و اعتقادی ! اونجا دلیل خوبی بود واسه خوش گذرونی های من ! بود.... آخرین بار با ممد رفتم ...

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 13:58 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

دلم خیلی خواست
کاش الان فقط یه لحظه اونجا بودم .... شاید یه ذره آروم می شدم ....
.
.
.
حالا نیما خوبه آبرو داری می کنی می گه آق رضا من همیشه می گم مش رضا

نیما یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:00

آره هاله بانو آبرو داری میکنم ! چون خیلی وقتا بهش چیزایی گفتم و حرفایی زدم که شاید اگه به هرکسی میگفتم ، خرد و خاکشیرم میکرد !

کیامهر یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:03

نیما پایه ای یه بارم با من بری حرم ؟

کورش تمدن یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:04 http://www.kelkele.blogsky.com

اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که اون لامپ بالا اگه بسوزه چقدر سخته عوض کردنش

تیام یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:06

یاد دایی رضام می افتم نه اینکه شباهت اسمی دارن
برای اینکه قرار بود تابستون ۸۹ دسته جمعی بریم حرم امام رضا.
بد قولی کرد و خودش پر کشید زود تر رفت
هر وقت تلویزیون حرم امام رضا رو نشون میده یاد این سرود هست مال قدیماست میه دوست دارم نگات کنم تو هم منو نگاه کنی.دوست دارم صدات کنم........ژ
چی میشه کنج حرمت گوشه ی قلب من باشه

نیما یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:09

تو بیا کیا . حرم هم پایه میشم . راستی کوروش خان رو هم بیار . میخوام بهش بگم چجوری اون لامپو عوض میکنن ! خیلی مخلصیم دادا !

کورش تمدن یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:11 http://www.kelkele.blogsky.com

نیما منم میام
حالا لامپ رو بیخیال شو راضی نیستم از اون بالا بیفتی
تا حالا شدیم ۲ نفر من و کیا
مشهد بدو
مشهد ۲ نفر
مشهد حرکت

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:13 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

منم می یام خوب

جزیره یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:13 http://jaziretabrik.blogfa.com/

والا یاد امام رضا افتادم و کولرااااااااااااااااااااااااااش. نه تابستونهولی تجهیزات سرمازاش کولر نیستا.پس چیه؟(علائم دادن امتحان تاسیسات مکانیکی در 21 خرداد)
اصلا اقا حسیه واسه خودشاااااااااااااااااااا تو گرمای تابستووووووووووووووووووووون بری بشینی جلوی یکی از اون دریچه ها، بعد ترجیحا رو سنگاش بشینی آی کیف داره.همین دیگه


ولی اگه به جای این عکس یه تیکه فیلم از حرم میدیدم مطمئنا یاد حال و هوای حرم میافتادم نه کولراش. خدا قست کنه تو این نعطیلات تابستون یه سر بریم مشهد

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:13 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

ولی لامپ عوض نمی کنم ها فقط چایی می یارم ....

جزیره یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:15

ااااااااااااااااا اینجا بلیط مشهد میفروشن
خدایا قربونت برم که حاجت کوچیکو زود میدی

کورش خان یه دونه هم به من بده.فقط ببخشید حرکت کی هست؟بعد 20 تیر باشه ترجیحا چون من تا اون موقع تحویل پروژه دارم

نیما یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:15

نه داداش من نمیخوام به صورت عملی بهت بگم چجوری عوض کنی ، تئوری بهت میگم !

در ضمن به فکر یه شغل توی ترمینال باش ! استعداد داریا !

نینا یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:18

اینکه مدتها هست که اصلا دلم نمیخواد برم اونجا
و اینکه چه حالی میبره این آستان قدس ر-ض-و-ی

کورش تمدن یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:22 http://www.kelkele.blogsky.com

شلوغ نکنید هرکی بلیط میخواد پولش رو آماده کنه
واسه رفاه حال شما عزیزان شماره کارت میدم تا هزینه سفر رو بریزید به اون حساب
الان دارم حساب کتاب میکنم ببینم نفری چقدر میشه
هزینه ای که اعلام میشه شامل کلیه هزینه ها هست حتی رستوران بین راهی و سرویسهای بهداشتی وغیر بهداشتی بین راهی
اگه کارت عضویت بعضی جاها رو داشته باشید تخفیف هم میدیم
اولویت هم با کسانیه که زودتر ثبت نام کنن چون تعداد محدوده

نیما یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:23

کوروش جان ، حالا که داری پول میگیری پس حواست باشه که پول حی ملاقات با من رو هم بگیری !

lilita یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:24 http://lilitaa.blogsky.com/

ترس!

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:25 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

خوب من که می یام
فقط تو رو خدا ارزون حساب کنید
یعنی کارمندی حساب کنید می دونید که وضعمون ریاد خوب نیست

جزیره یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:25 http://jaziretabrik.blogfa.com/

ببخشید قربان امکاناتش اونوقت چی هست؟
تخفیف دانشجویی هم میدین؟
تخفیف فرهنگی بودن چی؟
اونوقت یه جوری حساب کنین هزینه ها کم شه دیگه.مثلا دوستی اشنایی اگر تو مشهد دارین بریم خونشون پلاس شیم بعد خورد و خوراک بیفته رو دوش اون. بعد این دوستتون آقا نیما مشهدیه دیگه. پس حله مسکنمون

مریم یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:26 http://mazhomoozh.blogfa.com

سقاخونه با زمین همیشه خیسش!

نیما به جزیره یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:27

من رفتم ناهار بخورم . صدات نمیاد ! فعلا

فرااااااااااار

آسانا یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:29 http://asanaaa.blogfa.com/

نمیدونم

آدم فک میکنه اگه بره مشهد و هرچی آرزو کنه برآورده!
دعاهاش مستجاب میشه!

ولی نمیشه

اینقدر بهم گفتن که دیگه رفته تو ضمیر ناخودآگاهم

یاد اولین باری که رفتم مشهد و خیلی خوش گذشت افتام

کلا خیلی ساده و احساساتی بودم و ذهنیت دیگه ای داشتم ولی حالا دیگه ندارم

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:30 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

آفرین جزیره
عالی گفتی ....

کیامهر یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:32

کورش تو اصلا تیریپت به راننده اتوبوس و مدیر کاروان نمی خوره
برو سر ساختمون آجرت رو پرت کن پسرم
تو کاری که زمینه تحصیلیت نیس دخالت نکن اوس کورش

جزیره یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:33

چیکار کنیم دیگه هاله بانو ما کارمون درسته
نیما که فرار کرد.ولی اسمی از ممد آورد قبل از رفتنش. کوروش جان اسمشو تو اون لیستی بزار که قراره بریم خونشون پلاس شیم

خب فعلا شدن دوتا.دیگه مشهدی نبود؟ببخشید هاله بانو شما کجایی هستی؟مشهدی نیستی؟

کیامهر یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:33

ببین این بچه چجوری حس و حال معنویمون رو خراب کرد
دوستان عذرخواهی می کنم
نوربالا بزنید لطفا

کیامهر یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:35

شازده خزعبل الدله - ایراندخت - دخترک زبون دراز - سحر و مامانگار
مشهدیای بلاگستان
البته این نیما یره بد مشدی هم هس

جزیره یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:37

جووووووووووووووووووووووون. اقا هر روز خونه یکیشون.اینجوری رو هیشکی فشار نیست

جزیره یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:38 http://jaziretabrik.blogfa.com/

(یک سال بعد)سلام بر کیامهر باستانی

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:40 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

خوبه پس ۵ روز حسابی خوشیم
دو روز هم تو راه ...
پس من باید ۷ روز مرخصی بگیرم
جونمی جون مسافرت
از همه مهمتر دیدن مامانگار جونم

نیما یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:41

آقا بریم توی فاز معنوی ! فاز مهمونی اصلا با فاز معنوی همخونی نداره !

ایشالا مین دسته جمع ، پست پنجره ی خونه ی همسایه نشسته باشیم ! سه بار بگو کوروش برو کار کن ، نگو پیست کار !

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:45 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

نیما یه بار دیگه خط آخر کامنتون رو بخونید
هل نشید کسی خونه شما نمی یاد

فسقلی یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:46 http://bishilehpileh.blogsky.com

غرق عشق و شور و مستی بی مثال
غوطه ور در عالم فکر و خیال

پر کشیدم از زمین و از زمان
یافتم خود در مکانی لا مکان

آدم و حوا و هرچه زاده اند
گوییا در این زمین استاده اند

هر کسی در دست خود یک نامه داشت
نامه را در نزد حاکم میگذاشت

بعد از آن باری تعالی مینوشت
بنده اش اهل جهنم یا بهشت

رفت و رفت و نوبتش بر من رسید
نامه ام بگرفت و اعمالم چو دید

با غضب افکند سوی من نگاه
گفت چیزی تو نداری جز گناه

چشم تا به جهنم دوختم
از نهیب شعله هایش سوختم

ناگهان زیبا رخی از ره رسید
حال زارم تا که دید آهی کشید

بعد از آن یار و آن دلدار گفت
رو به حق بنمود و با دادار گفت

پور موسی (ع) با تو صحبت میکند
ضامن آهو شفاعت می کند

گر چه او با نامه بد آمده
چند روزی را به مشهد آمده

آمده صد بار بر من رو زده
صحن و ایوان مرا جارو زده

گر چه او هم آبرویم برده است
آب سقا خانه ام را خورده است

خوب میدانم که خوش کردار نیست
لیک دیدم بهر زهرا می گریست

سلام یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:46

سلام بر جزیره بلاگرفته

فاطمه (شمیم یار یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:46

سلاممم
کیامهر خان ..کوروش خان ما رو هم می یرین

نیما یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:46

وقتی هم درس بخونی ، هم کامنت بذاری و هم اس بدی همین میشه دیگه هاله بانو !

البته اون مورد ترس از مهمون هم میتونه تاثیر گذار باشه !

جزیره یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:46

اااااااااااااااااااااا نیما جان از ناهار برگشت
خوبی نیما جان؟ عزییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییزی. ناهار خوب بود؟چه خبر؟ تا حالا بت گفته بودم چقدر دوستت دارم؟(طرح مخ زنی، من وظیفمو به عنوان یه نفر از اونایی که میخواد بیاد مشهد انجام دادم حالا نوبت بقیه ست)

ایشالله همین جمع با هم از خونه ی شما به سمت حرم حرکت کنیم بگو ایشالله

کیامهر یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:47

آخ اخ آخ
ببخشید فاطمه
یادم رفته بود
به افتخار خانوم معلم یه کف مرتب لطفا

مینا یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:49 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

تاحالا نرفتم مشهد... یبار شیش ماهه بودم که رفتم. هیچیشو یادم نمیاد. خوبه اون موقع مجبور نبودم چادر بزارم سرم واسه اینجور جاها. راستش زیاد از اینجور جاها خوشم نمیاد!
اولین چیزی که نظر منو جلب میکنه توو این عکس برق طلایی رنگ گنبدشه که خدا میدونه چقد واسش هزینه شده. چقد آدم بدبخت بیچاره هر روز میرن و خودشونو میندازن به پای ضریح آقا که یکم هواشونو داشته باشه که جلو زن و بچه اشون شرمنده نشن و بتونن شکمشونو سیر کنن... چقد از فقر گله میکنن واسش؟
فک کنم خود امام رضا این جور موقع ها نمیتونه توو چش این آدما نیگا کنه. سه تا آجرش میتونه زندگیه یکی از همین بد بختارو نجات بده!
(البته میدونم اینا طلای خالص نیستا !!!! سه تا آجر به عنوان مثال گفتم!)

جزیره یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:49

اون جزیره ی بلاگرفته رو کی گفت؟
خیلی باحال بود
کیا بود؟من چه هیزم تری به تو فروختم کیا؟مگه گفتم بیایم خونه ی شما؟ حالا بزار:
دوستان توجه کنین:
تو این سفر باید هزینه ها به تناسب پخش شه که عادلانه باشه
مثلا مهندس مملکت که دستش تو جیب خودشه و حالا نمیخوام اسماشونو بگم باید پول بیشتری بدن تا دانشجویی که چشش به جیب باباشه یا یه ادم کارمند که چشش به جیب دولته
34700

هاله بانو یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:50 http://halehsadeghi.persianblog.ir/

کیامهر چرا آمار غلط می دید
از اول درست حساب کنید ببینیم چند روز باید مرخصی بگیریم

مینا یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 14:50 http://www.harfebihesaab.blogfa.com

آقا کورش خیلی باحالی!‌ لامپ نظرتو جلب کرده!!! :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد