پلان اول
طبق معمول هفت شنبه ها ٬ خدا آمده بود طبقه هفتم بهشت و نشسته بود پشت میز دفتر تمام شیشه ایش در پنت هاوس برج مراقبت و داشت روزنامه می خواند و پیپ می کشید که یکهو چشمش خورد به نامه ای که روی میز گذاشته بودند .
البته خدا به همه چیز عالم است و محتویات نامه را می دانست اما برای سرگرمی هم که شده پاکت نامه را باز کرد و متن آن را با صدای بلند خواند . جمعی از پیر فرشته های از خود راضی طبقه هفتم ٬ همانهایی که روزگاری سوگلی های درگاهش بودند ولی حالا دیگر از بر و رو افتاده بودند و هیچ و حور و قلمانی عاشقشان نمی شد شکایتنامه ای برایش نوشته بودند .
نامه که تمام شد خدا آهی کشید و با صدای بلند گفت : خانوم میم را صدا کنید ...
پلان دوم
میم با یک چمدان سفید رنگ ایستاده بود لبه پرتگاه ملکوت
خانوم شین او را محکم بغل کرد و گفت : آخه چرا ؟ صد بار بهت گفتم خدا ما را آفریده که براش دولا راست بشیم و عبادتش کنیم اما گوش نکردی ...
صد بار بهت گفتم این فرشته هایی که دست می زنند و تو برایشان می رقصی چشم دیدنت رو ندارن و یه روزی بالاخره زیرآبت رو می زنن اما گوش نکردی ...
خانوم میم در حالیکه داشت گریه می کرد به شین گفت :
یادت نره ساعت ۲۵ باید قرصهای خانوم الف را بدهی
یادت نره به گلهای توی حیاط آب بدی
یادت نره دونه گنجشکا رو بریزی براشون
یعد خانوم شین را بوسید و برای خدا که داشت از پشت شیشه برج مراقبت تماشایش می کرد دست تکان داد و پرید پایین
آنروز خدا برای خودش یک جعبه دستمال کاغذی آفرید ...
پلان سوم
خانوم میم نشسته بود توی حیاط و داشت زار زار گریه می کرد
همه فکر می کردند برای همکارهایش گریه می کند که تازه اخراج شده اند
اما خانوم میم داشت برای مسافرکشی گریه می کرد که قرار بود تا ده دقیقه دیگر تصادف کند داشت برای پرنده ای گریه می کرد که فردا بچه های کوچه او را با تفنگ بادی می کشند .
داشت برای مادربزرگی گریه می کرد که آن طرف شهر توی خانه سالمندان دلش برای نوه هایش تنگ شده بود .
خانوم میم خیلی وقت بود که آدم شده بود
اما اپراتور ملکوت فراموش کرده بود حافظه فرشتگی اش را دیلیت کند .
هرکس که یکبار خانوم میم را دیده باشد تصدیق می کند که او با همه آدمهای زمین فرق دارد .
شاید خودش یادش نیاید ولی بی شک یکروزی از آسمان افتاده است این پایین
او شبیه آدمها نیست
مطمئنم یک جفت بال توی کمد خانه اشان قایم کرده است و بعضی وقتها که دلش می گیرد
می رود آنها را تنش می کند و توی آسمان اصفهان پرواز می کند و با گنجشکها آواز می خواند
خانوم میم توی دلش برای غصه همه آدمهای جهان جا دارد
خانوم میم را اشتباهی فرستاده اند روی زمین
اگر پریده است پایین می خواسته دل نیوتن را نشکند لابد
می خواسته یاد خدا بیاندازد که هفت طبقه برای بهشت کافی نیست
خانوم میم همیشه می خندد اما توی دلش دارد برای همه آدمهای زمین گریه می کند ...
تولدت مبارک خانوم میم
-
تولدش مبارک!
حالا کسی نمیتونه اول شه
دوم که می تونه بشه!!
عالی نوشته بودید
آنروز خدا برای خودش یک جعبه دستمال کاغذی آفرید
تولدشون مبارک
مطلبت خیلی زیبا و تولدت خانم میم رو تبریک میگم
باز هم ناچارم بگم :
یکی از دوستهای وبلاگیمون متاسفانه سرطان داره و روی تخت بیمارستان خوابیده و منتظر شیمی درمانه
تو این شبهای عزیز براش دعا کنید تا زودتر سلامتیش رو بدست بیاره
تولدش مبارک خیلی قشنگ نوشتی کیا مهر
تولدش مبارک
مطالبت خوب بود
خانم میم اومده روی زمین تا آدمها به زمین دلگرم بشن . بدون همچین فرشته ای ، زمین سردتر از حالا میشد و آدمها حتما دلشکسته تر . زمین به وجود همچین فرشته های آدم شده ای محتاجه .
تولد محبوب عزیز مبارک باشه . دلش شاد باشه و سایه عزیزانش همیشه بالای سرش .
من هیچی ندارم بگم ... هیچی ... لال شدم ... نشستم و دستم رو گذاشتم روی دلم و میذارم اشکای شوقم همین طوری میان ...
من واقعاً این همه نیستم ... من لیاقتش رو دارم که تو برام این طوری بنویسی ؟
ممنون داداش گلم .. ممنون مهربون ِ بی همتا ....
من نمی تونم حرف بزنم ...
تو خودت خوب و محشری ... به خدا
من چقدر خوشبختم ... این یعنی تموم حس ِ خوشبختی ...
من می تونم ادعا کنم که یکی از خوشبخت ترین آدمای روی کره زمینم اگه اینطوری دیده می شم
این پستت مثل شربتی گوارا بود به لحاظ مضمون......و نوشتار..تو معرکه ای پسر.خدا حفظت کنه........ممنون که این فرشته ی مهربونو معرفی کردی.....چه جمعه ی پر برکتی
خانوم میم تولدت مبارک..........
به اشد وضع در ابتدا امر حسادت نمودیم به این پست پروپیمون
تولدشون مبارک
الان خیلی خیلی خوشحالم که یه دوست خوب دارم
ینی هممون یه دوست خوب و بامرام و معرفت دارم که بزرگه
دلش گنده س
آره تو محشری از همه سری
اینو گفتم که خانومه میم با اهنگ برقصه بخودت نگیریا
خیلی قشنگ نوشتید
تولدش مبارک ... ایشالله که سالم باشه و خندون ...
تولد محبوب عزیز مبارک....
با خوندن تک تک پستهاش میشه فرشته بودنش رو فهمید...مهربونیش رو لمس کرد...
بازم تولدش مبارک
اصلا نمی شناسمشون , ولی اینقدر قشنگ نوشتی که ...
تولد این فرشته زمینی مبارک ...
واااااااااااای ! نه !!!!!!!!!!!! می شناسمش .... خوبم می شناسم ... سر کاری بود خانوم میم گفتنت کیامهر ؟؟؟
تولدانه ی زیبائی بود
تولد زمینی شدن خانم میم مبارک ...
تا قبل از اینکه رو لینک کلیک کنم داشتم فکر میکردم خانوم میم؟ خانوم میم داریم؟ خانوم مـیـــــــــم ؟
بعد که دیدم کین یاد اون ...
اون بازی که زنگ زده بودید با بچه ها حرف میزدید و صداشونو ضبط کرده بودید و یادتونه؟
فکر کنم اونجا بود از ایشون خواستید یه اهنگیو بخونن ... یادمه خیلی قشنگ بود
یه اهنگ محلی !
به هر حال تولدشون مبارک !
salam , ba gushim connect shodam , vali nemidunam sedaye lakposht o chejuri mishe type kard ! To miduni?
Injuri ; aaayyiiyyy
واااااااااااااااااای کیامهر عالی نوشتی پسر
تولدش مبارک باشه
برم ببینم این خانوم میم کیه که انقده ازش تعریف می کنی
خیلی زیبا نوشتین
تولدشون مبارک باشه!
خانوم میم رو عالی توصیف کردی.. عااااااااالی.. یعنی خود خودشه..
لعنت به تو بچچه ...
یه دیقه گفتم بیام پایین و از پای کامپیوتر حمید وبگردی کنم که بدن درد اعتیاد وبلاگی م خوب شه ولی حالا که مامانم زولبیا بامیه آورد بالا سرم مجبورم نیگاش نکنم که اشکامو نبینه ! ... این دیگه چی بود کیا ؟ ... جددن به طرز دیوانه کننده ای محشر بود لعنتی ... خوشبحال محبوب که اینو واسش نوشتن ... تازه کی نوشته ؟ ... نازنینی مث تو ... و خوشبحال من که دوستایی مث تو و محبوب دارم ... راستی چقد این عکس میخورد به نوشته ... تولد آبجی خانوم خوزصفهانی عزیزم هم مبارک ... جددی جددی فرشته س این بشر ... خدا ایشالا عمر و عززتش بده و همیشه لبش خندون و دلش شاد و سرش سبز باش الهی آمین .
قبل اینکه برم بالا دوباره خوندمش ...
بلحاظ حسی خب کسی که اینو می خونه باید محبوب نازنین رو از نزدیک دیده باشه و بشناسه تا بفهمه چی نوشتی ... ولی بلحاظ ادبی هم شاهکار نوشتی کیا ... انصافن یکی از قشنگترین و دلی ترین و قوی ترین نوشته هائیه که تا حالا از تو خوندم ... خلاصه که مرسی رفیق .
مثل همیشه عالی. دست مریزاد آقا کیامهر
تولد خانوم میم هم, همیشه مبارک
متنت فوق العاده بود.
تولد محبوب عزیز رو هم تبریک میگم.
...واقعا متن زیبایی رو نوشتی !!
...پر از مهربانی و احساس آسمانی !!..
..پر از حس دوستی و محبت !!
...تولد محبوب مبارک...
تولد فرشته میم مبارک!!!
تولد فرشته ی زمینی مبارک
تا حالا وبلاگ ایشون نرفتم
اما این معرفی نامه آدمو
بطرز وحشتناکی میبره
اونجاو پایبند میکنه در
خونشون...........
تولدتون مبارک ک
فرشتهءمهربونی
تولدتون مبارک
یاحق...
چه خوب که خانوم میم یه فرشته است که زیر آبشو زدن و زمینی شده اونم با حافظه جامونده از روزهای بهشتی ولی ی ی من یه روز پیش به جرم نا اهل بودن پدرم آدم و بی کفایتی خودم زمینی شدم. و دیروز تولد رانده و مانده شدن خودمو جشن گرفتم. امید وارم سال بعد تولدمو توو باغ های جنت بگیرممیم عزیز تولد دوباره مهربونیت مبارک. بوس بوس
کیا مهر عالی فقط یه کلمه است. محشر هم یه کلمه است . ولی دلی نوشتی یه مفهومه و این پستت هر دو این کلمه ها و مفهومو توو خودش حل کرده. دمت گرم
محبوب ؟
دلیلت از کاشتن این چوبه چیه ؟
مفهوم خاصی داره ؟
harchi fek kardan yadam naiomad tarikh tavalodamo goftam ya na. vase hamin alan omadam begam.
1370/7/2
Doroooooooooooooooooooooooooooooooood
Kia mehrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrrr To rohetttttttttttttttttttttttttttttttt.. inghad ziba nevshti ke mojab shodam hameye archivesho bekhonam...
Khodavande motaAl neveshti..
TAVALODET MOBARAK FRESHTE
TAVALODET MOBARAK MIM
من این خانوم میم بسیار عزیز رو فقط از روی مطالبی که محسن اقای باقرلو در موردش نوشته بود قبل ترها و از روی کامنتهایی که تو وبلاگ شماها میگذاره می شناسم. و همین کافی بوده که من هم بدونم جنس دل این عزیز از جنس دل فرشته هاست. مهربونی بی حدش از کلمه کلمهء کامنتهاش حس میشه.
خوش به حال خودش و خوش به حال دوستهاش.
تولدت مبارک محبوب عزیز.
متن شما که فوق العاده بود. یه جوری بود که آدم جدی جدی دلش می سوزه همچین فرشته ای تو زمینه.
عکس هم که حتما معنی داره و ما معنیشو نگرفتیم.
در هر صورت تولدشون مبارک. زنده باشن الهی.
خیلی زیبا بود...
تولدشون بسیار مبارک!
از صبح رفتم بیرون و الان برگشتم ... دوباره خوندم ... دوباره و دوباره ... هربار هم اشک تو چشمام جمع میشه ... هر بار به خودم می گم... کاش من لایق این همه محبت باشم ... به خودم می بالم که دوستایی مثل شماها دارم ...
ممنون کیامهر ... ممنون داداش گلم ...
تولدشون مبارک ... صدو بیست ساله شن
تو خودتم فرشته ای کیامهر. جددن تو هم مثل محبوب روحت بزرگه و با تمام آدما فرق می کنی. انقدر خوبید شماها که آدم همش نگرانه با رفتارش کاری نکنه که غبار روی بالتون بشینه. چقدر خوبه که امثال شما هستند تا آدم بدونه میشه چقدر خوب بود...
تولد فرشته میم مبااارک ..
فوق العاده زیبا نوشتی کیامهر جان..فوق العاده..تصویر سازی عالی بود..مخصوصا پنهان کردن بال های فرشته بی نهایت احساسی بود...
+میلادت شاد باش فرشته دوست داشتنی.
وحید جان کیامهر فرشته س ؟!
اخوی در این کامنت مرقومه یه نموره قزوینی میزنیا !!!
کیا
امروز این سومین باریه که میام پایین واسه کامپیوتر !
جددن اگه این اعتیاد نیست اسمش چیچیه ؟
محسن جان در تمام عمر با عزتمون یه نفر ما رو فرشته صدا زد
چشم دیدن نداری ؟
حسود معتاد پولدار
ایشالا که زود کامپیوترتون درست میشه
محبوب گلم تو واقعا همینی هستی که کیامهر نوشته
باینکه کم دیدمت ولی انگار صد ساله میشناسمت مهربون
آدمی مثل من باید سالها بگرده تو صندوقچه ی کلماتش تا بتونه اینایی رو که کیامهر گفت بگه
ولی ممنون از کیامهر که حرف دل هممونو زد
تولدت مبارک آبجی گلم
ایشالا همیشه لبت و دلت با هم بخنده