جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

فالت بگیروم ؟

 

 

 

هفته پیش یکروز عصر ٬ همین که از شرکت بیرون زدم یکی از همکارها زنگ زد و گفت : 

بنزین ندارد  ... یعنی چراغ بنزینش روشن شده و بعید می داند تا پمپ بنزین برسد . 

خواست تا پمپ بنزین همراهش باشم  تا اگر وسط راه ماند بکسلش کنم . 

در مسیر رفتن تا پمپ بنزین یک لحظه چشمم خورد به لاین مخالف جاده مخصوص که تصادف بدی در آن اتفاق افتاده و ترافیک سنگینی هم بوجود آمده بود . 

خلاصه تا پمپ بنزین رفتیم و دوستم تشکر و خداحافظی کرد و من هم برگشتم . 

داشتم با سرعت می راندم که یکهو یاد تصادف افتادم و با زحمت خودم را از خیابان اصلی به خروجی کندرو کشاندم . چند کیلومتری که رفتم به تصادف یاد شده رسیدم و چندکیلومتر ترافیک پشت آن ... ماشین ها ایستاده بودند و بعضی هایشان هم به زحمت می خواستند دنده عقب بگیرند تا از این مخمصه رها شوند ولی من خیلی راحت و سریع از قسمت کندرو رفتم و از یک ترافیک چندکیلومتری و محتملا از نیم ساعت تاخیر و علافی نجات پیدا کردم . 

مطمئنا اگر از این تصادف اطلاع نداشتم تغییر مسیر نمی دادم و من هم به دردسر دچار  

می شدم . 

داشتم فکر می کردم چقدر داشتن دید و بصیرت از آینده خوب و بدردبخور است . 

حالا نمی خواهم بگویم آدم ترمیناتور بشود و برگردد به زمان گذشته و اتفاقات را پیش بینی کند ولی چقدر خوب است که آدم نسبت به آینده اش دید درستی داشته باشد . 

این دید درست ممکن است از تجربه کسب شده باشد و ممکن است از رانت خبری باشد . 

خیلی ها به خاطر داشتن این دید درست یک شبه ره صد ساله رفته اند و از فرش به عرش  

رسیده اند . فکر کنید کسانی که می دانستند دلار و سکه در عرض یک هفته دو برابر می شود چقدر سود کرده اند ؟ دوستی مثال جالبی زد . می گفت در یکی از مناطق غرب تهران تا چند وقت پیش خانه و زمین قیمت پایینی داشت . ولی بلافاصله بعد از تصویب شهرداری و انتخاب این ناحیه بعنوان منطقه ویژه توریستی قیمت ها صد برابر شد . کافیست آدم یکی از این رانت های خبری داشته باشد تا اوضاع اقتصادی اش متحول شود .  

 صحبت کردن در مورد اقتصاد نیاز به تخصص دارد و واضح و مبرهن است که بنده از این تخصص بی بهره هستم .کلا بعید می دانم در زمینه اقتصادی روزی چیزی بشوم . اینروزها که همکارها قیمت لحظه ای ارز و سکه را با هیجان و شور و علاقه دنبال می کنند من با تعجب نگاهشان می کنم و راستش را بخواهید از این بازی ها چیزی سر در نمی آورم . 

ترجیح می دهم بنشینم و مثل بچگی هایم تخیل کنم که اگر روزی به گذشته برگشتم به جای اینکه بروم توی ارزانی ٬ طلا و سکه و دلار بخرم و توی گرانی بفروشم  

یا فلان جا زمین بخرم و بعد میلیاردر بشوم می روم فرودگاه و نمی گذارم هواپیماها سقوط کنند یا آدم ها توی تصادف بمیرند یا شاید هم نتایج فوتبال را پیش بینی کردم . شاید هم نتایج انتخابات را ... اینها را نگفتم که فکر کنید من چشم به مال دنیا ندارم .  

اتفاقا می خواهم چند تا سکه هم توی ارزانی بخرم .  

خیلی نه ٬ انقدری که مهربان مجبور نمی شد طلاهایش را بفروشد ...   

 

  

 

 + تصویر پست از سمبل های قوم مایاست که برای پیشگویی از آن استفاده می کرده اند . 

 

نظرات 23 + ارسال نظر
حمید چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 13:05 http://saye-roshan70.blogfa.com

اول

امیرحسین... چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 13:16 http://afrand2.blogsky.com

یاد سریالی افتادم که چند سال پیش می گذاشت. اگر اشتباه نکنم اسمش "در برابر آینده" بود. داستان مردی که روزنامه فردا به دستش می رسید و از تمام وقایع اون روز با خبر میشد.
کلا حس خوبیه که در مورد چیزی بیشتر از دیگران بدونی یا چیزی را بدونی که دیگران نمی دونند

مژگان امینی چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 13:47

فکر می کنی بعضی ها چه طوری پول دار می شوند؟با حدس و ریسک ولی فقط ممکن است یک شبه ورشکست شوی.اگر دلش را داری برو جلو

سبا چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 14:05

ببین بابک عزیز اینطور که خودت رو توصیف می کنی یه مرد گوگولی مهربون خوب با احساس ...ما دیگه هر چی خواستگار برامون بیاد به دلمون نمیشینه میگیم یه دونه از همونهائی که مهربان جان داره( و الهی صدسال کنار هم باشند به سلامتی و خوشی ) می خوایم

پرچانه چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 14:11 http://forold.blogsky.com/

دیر به فکر افتادی خوب دوباره گرون شد

بابک چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 14:20

سبا این قشنگ ترین تعریفی بود که تا حالا کسی از من کرده بود
لپم گرمز شد
اینجوری

تیراژه چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 15:40 http://tirajehnote.blogfa.com/

ای قربان لپ های مهربان جانم بروم من!

هر کسی برای کاریست
ادمایی که شم اقتصادی دارن را زیر سوال نمیبرم..هوشش را دارند و حالش را می برند
اما خیلی وقتها درست مثل همان مصوبه ها
وثتی شهرداری طرحی را مثل همان که در پست گفتید را اعلام میکند و قیمت ها نجومی میشود
قبلش خیلی ها همان زمین ها را خریده اند و با اطلاع از اینکه به زودی قرار است قیمت آن زمین ها بالا برود بعد ها به چند برابر خون پدرشان ان زمین ها را میفروشند
و این میشه که ادمای فقیر فقیر تر و مایه دار ها مایه دارتر میشن
این یه ذکاوت اقتصادی نیست..یک رذالت اخلاقیه
این در مورد دلار و سکه و همه چیز صدق میکنه
ما و شما و امثال ما همان بهتر که بشینیم پیشبینی های احساسی بکنیم و دغدغه ی نان داشته باشیم اما نانمان به خون اغشته نباشد

ایمان چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 16:13 http://istgaah.bloghaa.com/

ولی من اگر حداقل این یه رانت خبری گران شدن دلار به گوشم می رسید نه اینکه برم دلار بخرم و سکه و ... که الآن بفرشوم میلیونر بشم،حداقل اون دوربینی که 1.5 میلیون باید پولش رو می دادم و الآن باید 3.5 پولش رو بدم می خریدم و این قدر حسرت نمی خوردم که چرا فکر کردم چند ماه زودتر بخرم پولم الکی رفته پاش و استفادش نمی کنم .
خیلی نامردی بود این قضیه دلار....یه عده ای خیلی فربه شدن.بازار ایران به یه سری حال های آنچنانی داد سر این گرونی ها که هارشون کرده،دلار بشه قیمت سابق هم اینا دیگه پایین نمی کشن قیمتارو .

علیرضا چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 16:53

لایک به کامنت امیر حسین
یه گربه بود که روزنامه ی فردا رو میاورد در خونه ی مرده و اون همش میرفت دنبال نجات دادن کسایی که کسایی که توی صفحه ی حوادث اسمشون اومده ...

آی سانا چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 17:06 http://asanaaa.blogfa.com/

متاسفانه خیلیا اون بصیرت لازمو ندارن

مامان ناهید چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 17:24

پسرخوبم عالی بود

رهگذر سبز چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 18:10

رسیدیم به آخر فروردین
لعنت یه اردیجهنم

محسن باقرلو چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 20:31

جالبه کیا ... وختی وبلاگتو باز کردم و چن خط اول رو خوندم فک کردم اشتباهی یکی از پستهای قدیمی رو باز کردم ! دوباره چک کردم و تاریخشو نیگا کردم و بعد یهو یادم افتاد اینو اون شب توو خونه تون واسم تعریف کردی !

محسن باقرلو چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 20:34

یعنی کامنت « سبا » آخرش بود !!

بابک چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 20:58

آره محسن پیشنهاد مریم بود که بنویسمش

دست سبا هم درد نکنه

بابک چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 20:59

وااااااااااااااااااااو
کامنت تیراژه رو تازه دیدم
عجب مانیفست قرائی بود
یه اسفند واسه خودت دود کن خواهر

تیراژه چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 21:47 http://tirajehnote.blogfa.com/

اسفند که گرون نشده که ان شا الله؟
میترسم همین نیم مثقال اسفند که تو خونه داریم هم به لیست گران شده ها پیوسته باشه و ما محتکران بی خبر!!
والا با این احتکار ها و مانیفیسم هایمان!!

نگاه چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 22:16

آقای جوگیریات عزیز.
الان یاد قضیه افزایش دیه افتادم و عواقب اون. و راستش چون اول این خبر رو اینجا شنیدم یاد شما!
دیده ها حاکی از آن است که با این خبر مسرت بخش عده ای خودشون رو به ماشین ها می کوبند که این وسط کاسبی کرده باشن!
واقعا چی به سر ما اومده؟ حالم داره از این جامعه بهم میخوره.از این ملت متمدن و از این مهد تمدن!(هه هه .واقعا خندیدیم!) اگه اینجا جهنم نیست پس جهنم دیگه چیه!!!!!!
دلیل افزایش دیه چی بوده واقعا؟

نگاه عزیز
اگر آقایان کار درست و درمون و منطقی انجام دهند جای تعجب است
این که تعجب نداره

سلام
والله ما هم که همینجور هی هی هی اقتصاد بلغور میکنیم در این اوضاع و احوال فقط مینشینیم بقیه را که حول سکه و دلار دارد می اندازدشان توی دیگ را تماشا میکنیم
این یکی دو روزه اخیر هم که با این کاهش شصت و اندی تومانی سکه و چند تومانی دلار خبر سکتهء چند نفری که ماه های اخیر تمام زندگیشان را به دلار و سکه تبدیل کرده بودند را شنیدیم
و باز رفتیم سر کلاس
و باز هی هی هی اقتصاد بلغور کردیم


وبلاگ شما و مهربان بانو شده وبلاگهایی که من صبح که از خواب بیدار میشوم باید بیایم سر بزنم بعد به بقیه کارهام برسم
فکر کنم معتاد شده ام

آشنای یکی از همکارها به خاطر پایین اومدن سکه تو این چند وقت نزدیک ۹۰ میلیون ضرر کرده
و تاسف برانگیز اینه که ایشون توی گرونی خونهش رو فروخته تا یک عالمه سکه بخره

در خصوص اعتیاد هم که انشاء الله خیر باشه
تست بدید ایشالا که هنوز نشدین

عارفه چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 22:34 http://inrozha.blogsky.com/

اقا کیامهر سوال داشتم از خدممتون
وبلاگ خدا قرار نیست به روز شود ایا؟

خانواده هی میگن مشکوک میزنی برو یه آزمایش بده ها
من هی میگم نه مشکلی نیس


دشمنتون شرمنده جناب اسحاقی
باعث افتخار بنده است که خواننده اینجا باشم

[ بدون نام ] چهارشنبه 30 فروردین 1391 ساعت 23:34

خصوصی دارید قربان

Chap dast پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 ساعت 02:57 http://chapdastam.blogsky.com/

شوما اگه قرار بود ی همچین شم اقتصادی و نامردی تو خونتون بود، اون وخت خانومی مثه مهربان نصیبت نمیشد ک:))))
حالا ربطشو میخوای بدونی؟
ربطش اینه ک شما اگه ی پسرگوگولی مگولی خوب نبودی خدا هم مهربان رو برات هدیه نمی فرستاد ک:)))))))
لایک ب کامنت ایمان و تیراژه!!!
ایمان منم دقیقن ب همین روز افتادم... من دوربین میخااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام!!!!!
اون فیلمه رو منم دیدم! اتفاقن اول پست یادشم افتادم!
یکی دکمه ی استپ من رو بزنه لطفن:))))))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد