ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
گویند : شیخ ابو سعید ابوالخیر چند درهم اندوخته بود تا به زیارت کعبه رود .
با کاروانی همراه شد و چون توانائی پرداخت برای مرکبی نداشت پیاده سفر کرده و خدمت دیگران می کرد . تا در منزلی فرود آمدند و شیخ برای جمع آوری هیزم به اطراف رفت در زیر درختی مرد ژنده پوشی با حالی پریشان دید . از احوال وی جویا شد و دریافت که از خجالت اهل و عیال در عدم کسب روزی به اینجا پناه آورده است و هفته ای است که خود و خانواده اش در گرسنگی بسر برده اند . چند درهم اندوخته خود را به وی داد و گفت برو .
مرد بینوا گفت مرا رضایت نیست تو در سفر حج در حرج باشی تا من برای فرزندانم توشه ای ببرم. شیخ گفت حج من ، تو بودی و اگر هفت بار گرد تو طواف کنم به زانکه هفتاد بار زیارت آن بنا کنم.
و همچنین در حکایت است که :
سلطان العارفین بایزید بسطامی در جوانی ، پیاده سفر حج می کرد .
در راه ، مهمان پیری شد . پیر پرسید :
« یا ابایزید ! قصد کجا داری »
گفت : « قصد حج »
پیر پرسید : « زاد راه ، چه همراه داری ؟ »
بایزید پاسخ داد : « دویست دینار »
پیر گفت : « آن دویست دینار به من بده و هفت بار بر گِردم طواف کن ! که تا کعبه را بنا کرده اند خدا در آن پای نگذاشته و تا این دل را آفریده اند ، خدا از آن بیرون نرفته است »
+ کعبه یک سنگ نشانیست که ره گم نشود حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست
تا وقتی آدم خودش واقعه عظیمی مثل حج را تجربه نکرده باشد نمی تواند برای دیگرانی که محتملا سلایق و علایق و اعتقادات متفاوتی دارند نسخه بپیچد .
تلقی من از سفر حج ٬ واقعه ای است که باید انسان را دچار تحول کند .
که متاسفانه این تحول را در (( این قوم به حج رفته )) نمی بینیم یا موقتی و کوتاه مدت است .
الغرض ٬ مامان ناهید ٬ آبجی نرگس و آقا رادین دیشب ساعت ۲:۰۰ راهی سفر حج شدند .
مامان ناهید گفت : سلامش را به همه برسانم و طلب حلالیت و بخشش کنم .
امیدوارم تعطیلات خوبی پیش رو داشته باشد ...
اول
کاملن موافقم...
حاجی احرام دگر بند..
حج الان شده سوغاتی... ولیمه های آنچنانی... چشم و هم چشمی...
البته منهای بعضی ها...
سفرشون بی خطر.. امیدوارم دست پر برگردن...
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
خدااااااااااااااااااااااااااااااااااا
چه باحال......اونم بارادین
جان...........ایشون باید
هممون رو حلال کنن...
دست خداااااااااااااااا به
همراهشون باشه
انشاله و سفرشون
پربار و بیخطر.........
برسانید سلام ما را
به شکوفه ها به
باران................
یاحق...
ایشالا به سلامت برگردن
درمورد اثرات معنوی این سفر تا حدودی باهاتون موافقم
ولی به نظرم همین که این سفر تلنگری برروح انسان باشه کافیه و حتما نباید زیر و رو بشه
البته این نظر شخصی منه
من این ایده رو قبول ندارم
آخه اگه همه مثه شما فکر کنن عربستانی های بدبخت این همه درآمد رو از کجا جایگزین کنن
ولی جدای از عربستانی ها بازم قبول ندارم دلیلش هم الان نمیتونم بنویسم
فقط گفتم که بدونین من نظرم این نیست
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است!
بابک جان اگر با مامان تماس داشتی سلام ما را هم برسان و بهشون التماس دعا بگو.
مطمئننا این آرزوی همه دوستانه.
سفرشون به خیر...
بستگی داره چی رو تحول بدونی...ماها تصورمون از این سفر متفاوته...منتظر یه اتفاق خارق العاده نباش...تحول نیاز به سفر نداره...همینجاست..
این سفر اما یه خاطره دوست داشتنی و فراموش نشدنیه از جایی که مثل هیچ جای دیگه ای نیست...اونجا گاهی حس میکنی خود خدا بغلت کرده...این حسو شاید همینجا هم بتونیم درکش کنیم اما اونجا یه جوردیگه است...یه جوری که نمیشه گفتش...باید حسش کنی.
سفر خوب و بی خطری داشته باشن .
به مادر سلام برسانید و بگویی حالا که خدا را با خود به خانه اش بردی برایم سخت دعا کن .
لطفا اگر صداشون رو شنید بگید برای دوستان دعا کن و اگر زحمتی نیست 2 رکعت نماز به نیت من بخونن
جاشون پیش پای شما و مهربان جان خالی نباشه(ضرب المثله)
فک میکردم امشب میرن. ایشالله که به سلامت برن و به سلامت هم برگردن.تو یه شیرینی که به این بلاگستان بدهکاری بعد یه پلو مکه هم بزار روش دیگه
و اینکه الان تو مامانت رفته دلت نازک شده(اخه هرکی مامانش میره مسافرت دلش نازک میشه حالا نمیدونم واسه متاهلین هم صدق میکنه یا نه؟!) ولی حالا با فرض اینکه صدق کنه، من یکی به شخصه تا مامانت برگرده دیگه با کامنتام اذیتت نمیکنم. همه ش میام از خودت و وبلاگت و پستات تعریف میکنم
سلام
الهی با دلهای لبریز از عشق برگردن.
البته باهات موافقم که خیلیا با قبل فرقی نمیکنن.اما باور کن خیلیا هم مست شراب طهور میشن.
شاید درست نباشه بگم من هر دو بار با وام و با اقل مبلغ حج رفتم.با کمترین سوغات و بدون ولیمه و چشم و هم چشمیهای رایج.......روح ادما مثل جسمشون نیاز به تازگی و تجدید میثاق داره...آشنائی با مسلمونای دیگه خودش حدیث دیگه ایه......یک تمرینه برای درست زندگی کردن اما متاسفانه خیلی وقتا امکان عملی شدن اون درسا نیست.یا به ریا متهم میشی که البته نباید برات مهم باشه یا به افراط...
حتی اگه تغییرات ناپایدار هم باشه باز عطر خوشی به جا میمونه...
اگه حتی تعداد کمی بخوان روح حج رو زنده کنن باور کن خیلی کارا انجام میشه...کاش حاجیا بتونن اسماعیل نفسشون رو قربونی کنن...من نشونه هایی در نرگس و مامانت دیدم که ...............خودت بعدا می بینی.
جالب بود
سلام
من از طریق یکی از دوستان با وبلاگتون اشنا شدم و از اونجایی که دارم روی موضوع وبلاگ نویسی کار می کنم ،یک سری سوال دارم که میخوام با توجه به اینکه شما تقریبا هر روز اپ میشید به سوالام پاسخ بدید.اگه میشه ایمیلتونو من داشته باشم برای ارسال سوالات.
تنها چیزی که می تونم بگم اینه که باشد زمانی که جبران شود.
واقعا فرصتم کم.
ممنون
زهره
خوشحال میشم بتونم کمکی بکنم
kiamehr.bastani@gmail.com
سفرشون بی خطر ...
سفرشون به خیر باشه
در امان خدا
در پناه خداوند...
کاملاً با نظرتون راجع به حج موافقِ موافقم
سفرشون به خیر و خوشی
سلام
خداروشکر خیالم راحت شد
البته چند ساعت پیش تو بلاگ جزیره خوندم خبر خوش رو
با تحول کاملا موافقم
من هم با دید شما کاملا موافقم.
سفرشون به سلامت.
http://www.alt.ir/haj/
سفرشون سلامت
درووووود
پس این چند مدت که مامان ناهید جان نبودند و جاشون خیلی خالی بود، مشغول آماده شدن برای سفر بودن. خدا پشت و پناهشون باشهو انشاالله به سلامت برگردن. سلام من رو هم بهشون برسونید و التماس دعا
+کاملا حق با آقایان ابوسعید ، بسطامی و بابک خان است. و البته پذیرفتن و درک این حقیقت بصیرت میخواد
امیدوارم سفرشون به سلامت باشه
تعطیلات شما هم خوش و مملو از شادی
به قول بچه ها(آیکون جاشون خالی نباشه)
بابک خان بگو ما رو هم دعا کنن...
سفرشون به خوشی ان شالله...
شیخ گفت حج من ، تو بودی و اگر هفت بار گرد تو طواف کنم به زانکه هفتاد بار زیارت آن بنا کنم.
واقعاً کدوم از این حجایی که میریم قبوله؟
من که نرفتم ولی دلم میخواد وقتی که هیچی نیست که ذهنمو مشغول و درگیر کنه برم
مثل الانه مامان ناهید شما که خیالش از بچه هاش راحته و با دخترش راهی این سفر شد
سلام بابک جان
تروخدا اگه باهاشون تماس داشتی یه التماس دعای ویژه از طرف ما بهش بگو
جاشون خالیه، خالی نباشه
جاشون سبز
الهی که به سلامت و خوشی برگردن
با پستت تون یاد اون شعره افتادم که
دلخوش از آنیم که حج میرویم غافل از انیم که کج می رویم ...
خوش به حالشون کاش بهشون یاد آوری کنید که خیلی واسه همه ما دعا کنند
به سلامتی. جاشون سبز.
انشاالله قسمت خودتون بشه. همون جور که دوست دارین با تحولات پایدار!!!
گفت:عزم تو کجا ای بایزید؟
رخت غربت را کجا خواهی کشید؟
گفت:قصد کعبه دارم از پگه
گفت:هین با خود چه داری زادره؟
گفت:دارم از درم نقره دویست
نک ببسته سست بر گوشه ردی ست
گفت:طوفی کن بگردم هفت بار
وین نکوتر از طواف حج شمار
....
حق آن حقی که جانت دیده است
که مرا بر بیت خود بگزیده است
....
چون مرا دیدی خدا را دیده ای
گرد کعبه صدق بر گردید ه ای
خدمت من طاعت و حمد خداست
تا نپنداری که حق از من جداست
چشم نیکو باز کن در من نگر
تا ببینی نور حق اندر بشر
.......
(حذف کردم اول و وسط و آخر شعر رو ,ابیات آخر ضمیمه شد از آن رو که مدعیان حق بی شمارند )
.......
سفر خانوادۀ گرامی به خیر و سلامت باد .
.......
پ.ن: با این ریزنوشت مارو از رفتن به دکتر چشم بی نیاز کردین و مشخص شد اوضاع بینایی خوبست.مرسی آقای دکتر,حالا نیاز به یک روانکاو داریم که تحلیل کنه رابطۀ این متن رو با ریز نویسی اش !
_________________________
I added cool smileys to this message... if you don't see them go to: http://s.exps.me
به سلامتی و ایشالا که بهشون خوش بگذره و جاشون سبز باشه و شما هی دلتون براشون نتنگه و گریه نکنید و مدام مامانتان را بخواهید... و اوشان هم برایتان کلی سوغاتی های خوب خوب و بنجل چینی بیاورند و شما هی ذوق بکنید
انشاالله به سلامت برگردن.
میدونید برای من خیلی جالبه که این منبر رفتن ها همیشه فقط برای اونایی که زیارت میرن هست.
بابای من 4 بار حج واجب و 4 بار عمره رفته. 3 بار کربلا و سوریه رفته بیشتر از تصوری که میتونید بکنید مشهد رفته . و هرگز، هرگز از دوباره رفتن اینجاها سیر نمیشه و نخواهد شد.
حرفایی شبیه به پست شما رو من به خاطر سوابق درخشان بابا در زیارت رفتن زیاد شنیدم.
چیزی که نمیفهمم اینه که چرا وقتی یه کسی میخواد ماشین دوم بخره از این حرفا نیست؟ چرا وقتی میخواد خونه ش رو یا ماشینش رو تبدیل به احسن کنه از این حرفا نیست؟ چرا برای سالی دو بار دبی و ترکیه رفتن از این حرفا نیست؟ چرا برای چند سال یه بار دکوراسیون خونه عوض کردن و تلوییونای چند متری خریرن از این حرفا نیست؟ این حساب کتابا فقط برای زیارت رفتن یاد آدما میاد؟ چرا خرجایی مثل ماشین و خونه از اوجب واجباته ولی برای زیارت رفتن کلی اما و اگر هست؟ تازه با پولی که برای کارای بالا خرج میکنن چند برابر پولی که برای زیارت رفتن خرج میشه. چرا پولی که برای زیارت خرج میشه به چشم میاد و همه حساب کتاب میکنن میشه با اون پول فلان کرد و بهمان کرد. خب یکی با ماشین خریدن و سوار شدن لذت میبره . یکی با دوبی رفتن یکی با خونه ی بزرگتر خریدن یکی با اسبا و اثاث خریدن یکی هم مثل بابا من با زیارت رفتن.
الهی ک قسمت خودت بشه بری متحول بشی اساسی بعد بیای اینجا پستای محشر متحولانه بنویسی ماها ک نتونستیم متحول بشیم متحول بشیم
سفرشون به سلامت و زیارتشون قبول
بولوت عزیز،
من نطرم به نظر خانم زاءر عزیز نزدیک تر است. اما در مورد اعتراضتان میخواستم بگویم مردم ماشین دومشان را به قصد نزدیکی با خداوند نمیخرند. یا وقتی سفر ترکیه شان را رزرو میکنند نمیگویند داریم ماه آینده برای تزکیهء نفس به ترکیه می رویم. برای همین است که درآن مواقع هم آدم یاد این مسایل و منبر رفتنها نمی افتد.
راستی بابک خان،
آن باشد انتهای نوشته تان باشند است یا باشید؟ تعطیلاتی در راه است؟
ایشالا سفرشون به خیر و سلامت باشه و زیارتشون قبول .
درباره حج من هم با تو هم عقیده ام .
اما به نظرم نکته ای که هست اینه که ، بعضی هامون برای جستجوی دوباره خدا و خودمون نیاز به جایی و حالی معنوی و خاص داریم . شاید بعضی ها بتونن همین شلوغی خداشون رو باز پیدا کنن اما همه اینطور نیستن . خلاصه اینکه اینجور مکانها ساخته شده برای خلوت و حساب کتاب دوباره ... مثلا همین بهشت زهرا و مزار عزیزان از دست رفته ... میشه نشست توی خونه و از راه دور فاتحه نثارشون کرد اما رفتن سر خاکشون حال و هوای دیگه ای داره ...
یک خسته نباشید جانانه هم میگم برای بازی فیلمها و یک تشکر ویژه برای گذاشتن فیلم من . الهی همیشه شاد باشی که خوشحالمون میکنی .
جاشون خالی نباشه.
حکایت خیلی جالبی گفتی.
خصوصیمو خوندین؟
اللهم بالعنایات المشکور (1)حج الامُّ الناهید و آبجیة النرجس والرّادین مقبول (2)انّ البابک تف السربالا فی هذالفامیل المحترم السحاقی (3)مع الدرکة الطالب الشدید بالحقوق العظیم (4) انّ الجمیع الحقوق فی الطهران لاینظر الدرکه الابــیـــض (5)کل الحقوق بالاخص حق الآرش فی کف الدرک البابک بالآلام الشدید فی بیضتین من الیل والنهار (6) و التجری مثل الانهار بالمایعات البیضا ء اللزج (7)
بیشعور
بند 4 و 5 و 6 و 7 رو تررجمه کنین پلیز !!!
من عربیم همیشه ضعیف بوده !!!
الهی سفرشون بی خطررررر
مرسی از آقا علیرضا واسه اون لینک
ایشالا به سلامتی!
.....
موافقم.
به سلامتی..
سلام لطفا اگه ممکنه برام توضیح بدین 4مرحله تست رادیو نمایش چ طوری بود ؟ مخصوصا مرحله ومونولوگ وپرسش.... باتشکروسپاس
ایشالا به سلامتی ... قبول باشه زیارت ...