بخش های مختلف شرکت ما همیشه آخرهای سال حسابی به تکاپو و جنب و جوش و فعالیت می افتند تا بتوانند پاداشی تپل بگیرند .
روال کار اینطوری است که هر بخشی در ابتدای سال برای خود اهدافی پیش بینی می کند (که عموما اهدافی کمی هستند تا کیفی) و در گزارش انتهای سال بسته به اینکه چقدر به آن اهداف نزدیک شده باشند پاداش می گیرند .
یک مثال ساده بزنم . مثلا واحدی که من درآن مشغول به کار هستم برای دستگاه های راهسازی و معدنی معیوب و خراب در سراسر کشور نیروی تعمیراتی اعزام می کند .
ابتدای سال آقای رئیس در نظر می گیرد که پاداش این واحد مثلا یک میلیون تومان است .
ما هم با توجه به اعزام های پارسال که مثلا 150 تا بوده و به خاطر تحریم و کم شدن کار هدف امسال را 100 اعزام تعیین می کنیم . این هدف را اصطلاحا target می نامیم و تمام تلاش های یکساله ما ، زدن این تارگت لامصب است .
حالا اگر به هر دلیل نتوانیم تارگت مربوطه را کتک بزنیم و به جای 100 اعزام 70 اعزام داشته باشیم آقای رئیس هم به جای یک میلیون تومان به ما 700 هزار تومان پاداش می دهد .
ماه های آخر سال و تلاش و تکاپوی واحدها برای زدن تارگت هایشان صحنه هایی دیدنی را رقم می زند . دیدن دوستانی که سالی دوازده ماه پای سیستم نشسته اند و یه قل دو قل بازی
می کنند و مگس می پرانند (یا وبلاگ می نویسند و ... ) و حالا مثل اسپند روی آتش اینور و آنور می پرند خیلی جالب و دیدنی است .
از آنجا که اصولا کاری برای انجام وجود ندارد واحدهای محترم ناچارند در گزارش پایان سال اطلاعات نادرست بدهند و یا اینکه خودشان برای خودشان کار بتراشند .
یکی از واحدهای واقعا زحمتکش شرکت ما واحد انفورماتیک است که واقعا باید از زحمات
بی دریغشان متشکر و ممنون باشیم . انصافا کار خیلی سختی به عهده دارند و رسیدگی به این تعداد سیستم زاقارت و هردقیقه خراب ،کار نفسگیر و طاقت فرسایی است که الحق و الانصاف دوستان انفورماتیک خیلی خوب و منطقی این مسائل را هندل می کنند . در اکثر مواقع تلفنهای ما را جواب نمی دهند و هر وقت هم جواب می دهند آدم پشیمان می شود . می آیند ابرویش را درست کنند چشم و چارش را هم کور می کنند .
راستش در چند و چون تارگت واحد انفورماتیک نیستم اما چند روزی است که دوره افتاده اند و دارند سیستم عامل ها را بروز می کنند . تا همین دیروز سیستم عامل ما xp بود و قرار شده که تبدیلش کنند به ویندوز 7
دیروز مشغول کار و تلاشمان بودیم که یکهو سه تا خانم از واحد انفورماتیک عین مامورین اطلاعاتی ریختند توی سالن و شروع کردند به ریختن ویندوز 7
مثل فرفره از این سیستم می رفتند پشت آن یکی سیستم و همانطور که حدس زده بودم با تعویض سیستم عامل ،کلی بدبختی تازه بوجود می آمد و باید کلی اصلاحات مجدد انجام
می دادند . نمی دانم چطور شد که اصلا سیستم بنده را ندیدند و من هم از خدا خواسته صدایش را در نیاوردم . طرف های ساعت 4 بود که یکی از خانم ها فهمید و بنده را دستگیرکرد و ناچار شدم مای داکیومنت چهار ساله ام را با کلی عکس و مطلب منتقل کنم به یک درایو دیگر تا ویندوز جدید بریزند . تا ساعت پنج که داشتم می رفتم هنوز کارشان تمام نشده بود . من هم روی یک تکه کاغذ ، نرم افزارهای حیاتی مورد نظرم را نوشتم و التماس کردم که حتما اینها را هم نصب بکنند .
چشمتان روز بد نبیند از صبح تا حالا دارم در به در دنبال آن خانم ها می گردم اما انگار آب شده اند رفته اند توی زمین . نرم افزاری که فکس های مشتریان را در آن می بینیم کار نمی کند . ایمیل های شرکتی باز می شود ولی به آرشیو آن دسترسی ندارم . پرینتر و اسکنر نصب نشده و کار نمی کنند . حتی تایپ فارسی مقدور نیست و فقط انگلیسی تایپ می کند و ...
لابد می گویید پاشو خودتو جم کن مرد گنده خب خودت مگه دست و سواد نداری این کارها رو بکنی ؟ و بنده هم عرض می کنم که دسترسی شخصی در شبکه شرکت ما بسیار محدود است و برای کوچکترین دسترسی نیاز به ورود رمز ادمینستریتوری (معادل فارسیش نمی دانم چیست ) می باشد .
اگر فکر می کنید این مشکلات در روحیه بنده تاثیر منفی دارند سخت در اشتباه هستید . بنده نه تنها از قطع بودن نرم افزار های مهم و حیاتی شرکتی ناراحت نیستم بلکه خیلی هم خوشحال می باشم . تنها چیزی که ممکن بود قطع شدنش باعث ناراحتی و اعصاب خوردی ما باشد قطعی اینترنت بود که می بینید قطع نیست و ما مثل شیر در خدمتتان هستیم ....
+ خدا از سر تقصیرات ما نگذرد . بندگان خدا آمدند و همه چیز را روبراه کردند و رفتند ...
نظرات تاییدیه :))
نمی دونم چرا اینجا عجیبه که تاییدی باشه
ااااااااااااااا تایید نبوده که ....
هورااااااااااااااااااا :))
خو تارگتشون اینطوری تعریف شده دیگه
می دونید مژبورن
وگرنه اونها هم می دونن که بعدش کلی دردسر هم واسه کابر درست می شه هم واسه اونا ....
یا مثلا فارسی رو هر کاربر باید واسه خودش اضافه کنه
پایدار باشید
وای اماااااااااااااان از این بچه های انفورماتیک
یعنی هر وقت دور و ور اتاق ما پیداشون می شه کامی نازنینم رو بغل می کنم و می گم به خدا حالش خوبه و هیچ مشکلی نداره خواهش می کنم بهش رحم کنید .....
اگه برا ما هم تارگتی بود تا آخر سال چقدر کاسب بودیم چقدر کسری؟
مثلا فکر کن به تعداد کودک متولد شده برامون پاداش تعین کنند
یا مثال دیگر که اینجا جاش نیست ...فکر کن بابک
Administrator در کامپیوتر، همون "مدیر" به زبان خودمونه آقای اسحاقی عزیز.
بازم خوبه این اخر سالی بخاطر همون تارگت میاد کسی سراغتون اینجا من خودم باید این کارارم رو بکنم تازه مشاوره هم بدم به دفترای دیگه مون ... ولی همینکه خودم ادمینم خیلی حال میده محدودیت هم که دیگه هیچ ...
ببینم با این حسابا الان امار پاداش خودت رو داری چقدر میشه ؟
من بچه های واحد انفورماتیک رو دوس دارم چون خودم از اونام ....
و از تشبیه اونا به مامور اطلاعات کلی خوش خوشکم شد .... واقعن هم همینجوره ...
رادیو جوگیریاتت باحال بووود :)
به مهربان سلام برسون :)
آآآآآآی با این درد آشنام آآآآآآی آشنام. یعنی حاضرم هر کاری با کامپیوترم یه ساعت طول بکشه ولی ویندوزش عوضش نشه. یه روز پرینتر کار نمی کنه یه روز فاکس یه روز ....... یعنی آدم به شکر خوردن می افته دور از جونت مادر جان.
در ضمن کاش ما هم تارگت داشتیم یعنی داریما تولید تارگت هست ولی امسال با این اوضاع تحریم و روزی 700 تا تولید اسفندماه حقوق هم بگیریم باید خوشحال باشیم (آیکون یه کارمند نگران خرج شب عید)
ماهم داریم از این تارگتها اما از
نوع نجومیش..یادش بخیر..سر
کار قبلیم همه چی رو روالترتر
بود اما اینجا هی هی هی ...
منم خدا رو شکر در رفتم از
دست گروه به روز شده ها...
همه کام ها رو سون کردندبه
غیر از سیستم من!همه رو
به هم میریزن آخه....دم به
دم هم میخوان واسه همه
فیگور پروفسوری بیان.والا
یاحق...
جسارتن به عنوان کسی که از پیشه ی شریف کامپیوتر ترکوندن ارتزاق می کنه در جهت دفاع از همکاران خودم ( البته از اون نوعشون که دو زار سواد دارن و کاملن بی گناه در مذان اتهام قرار می گیرن ) باید عرض کنم
همه جای دنیا ، حتی همین سنگاپور که تا 10 سال پیش هنوز تو جنگل های استواییش قبایل آدم خوار زندگی می کردن تو ادارات قبل از این که به یه کارمند به فراخور کارش امکانات و تجهیزات کامپیوتری بدن آموزش آشنایی با کامپیوتر ، مبانی کامپیوتر و دوره های کاربری کامپیوتر رو برگزار می کنن اما تو ایران به محض این که یه نفر استخدام می شه اولین چیزی که طلب می کنه کامپیوتره تازه اونم با پرینتر Local و اسپیکر و مانیتور LCD و قس علیهذا ...
بعد یه روز که اتفاقی داری از دم در اتاقش رد می شی می بینی دل و روده ی پرینتر رو ریخته بیرون و داره از سر و کول خواهر و مادر پرینتر بی زبون بالا می ره . می ری می پرسی " همکار محترم " می شه بفرمایید الان دقیقا دارید چ َ کار مِی کنید ؟؟؟ بعد خیلی شیک انگار نسل اندر نسل آبا و اجدادش تعمیرکار پرینتر بوده می گه : پرینترم صدا می کرد دارم درستش می کنم !!! حالا در اصل طرف در حد تعویض لامپ دستشوییه خونشون هم اطلاعات برقی و کامپیوتری نداره ها اما نمی دونم چراهمه در مورد وسائل کامپیوتری عجییییییب احساس مسئولیت می کنن ... قربونی خدا همه هم خداااااااااااای اطلاعات کامپیوتری ان و متخصص .
خلاصه سرتون رو درد نیارم ، خیلی قبل تر ها وقتی یه کسی یه مایکروویو واسه خونه می خرید براش دو ساعت کلاس آموزشی می ذاشتن که بابا این طریقه ی کارش اینطوریه ، فیلان چیز رو نباس توش گذاشت ، فلان جور باید ازش نگهداری کرد
اما کامپیوتر ادارات اینطور نیست ؟
خودم به شخصه تو همین اداره ی زپرتیه خودمون تا حالا 10 نفر رو دیدم که فلش ویروسی زدن به سیستم بعد بهشون گفتم حاضری این فلش رو به سیستم خونه تون هم وصل کنی ؟ نیششو تا بنا گوش باز کرده : " خب معلومه که نه مهندس "
در این که بعضی از نیروهای IT ادارات به درد سفت کردن پیچ و مهره های چرخ زاپاس هم نمی خورن شکی ندارم اما باور کنید خیل کثیری از کاربران کامپیوتری در ادارات ما حتی یه ICDL ساده رو هم ندارن ، اگر هم دارن به زور سیستم اداری وصرفا جهت مدرک گرفتن سر کلاس نشستن
مدیر مالی شرکت قبلیمون حداقل هفته ای یکی دوبار زنگ اول ساعت کاری زنگ می زد و می گفت : " بازم سیستمم خرابه ، روشن نمی شه ، بالا نمیاد "
بعد می رفتیم می دیدیم آقای استاد دانشگاه مانیتورش خاموشه فکر کرده سیستمش خرابه . باور کنید این اتفاق حداقل سه بار تکرار شد به همین سوی چراغ
بعد می بینی همین آدم وقتی سیستمش به مشکل می خوره آدم رو باز خواست می کنه و تز می ده و راهکار پیش پای آدم می ذاره ... خب درد داره دیگه ، والا درد داره
لایک به کامنت مستر جعفری نژاد
دقیقا ... و این در کنار بارها و بارها توصیه های دوستانه است
اینکه سیستم ها رو محدود می کنند هم واسه همینه
اول این که : به خدا می دونم درستش " مظان اتهام " است چیزی که نمی دونم اینه که چی شد نوشتم " مذان "
هررررررر
دوم اینکه : البته مریم جان
اسحاقی خودش در جریانه ، جایی که من کار می کنم بعضی وقتا قیف بر عکس میشه ها
ینی کاربران عزیز ، از اونجایی که زیادی نور چشمی هستن و کسی جرات نمی کنه بهشون بگه بالای چشمتون ابروست میان روی سیستم هاشون برای بچه های IT یه سری محدودیت هایی رو تعریف می کنید بعد هم که بهشون اعتراض می کنی ( به شکل کاملن دوستانه ) هر چی لایق خودشونه بارت می کنن
مجددن هرررررررررررر
رفیقم بود رفیقای قدیمی
رفیقی که نمیتونه بهت یاد بده چطور اینترنت رو نامحدود کنی بدرد لای جرز دیوار نه بدرد انفورماتیک هما می خورده که از لای جرز دیوار هم بدتره
هررررر
درود
اینترنتتان همیشه متصل باد
باید ببینی اینترنت شرکتتون از ISA Firewall ( یا نرم افزار های 3rd party دیگه ) رد میشه یا از روی مودم یا روتر محدودتون کردن
اگه از ISA باشه یا از طریق نرم افزارای دیگه محدود کرده باشن کاریش نمیشه کرد چون همه چیش دست Admin شرکته
اما اگه از روی مودم اصلی یا روتر محدود کرده باشن و یه سری پورت ها باز باشه ، میشه یه حرکت هایی کرد
ضمنن تو که خودت جرز به اون خوبی داری بی انصافیه که از جرز دیوار مایه می ذاری جیگررررررر
اصن بیا اینجا خودم بهت اینترنت نا محدود می دم ، تازه برات کیک و نوشابه نارنجی هم می خرم
ببینید این یه نمونه اش
همین الان در همین ثانیه زنگ زده
میگه اینترنت من تا دیروز وصل بوده الان قطع شده
میگم خب شما تو شبکه نیستی. کابل شبکه اتون وصله؟
میگه نه ! دیروز جای میزم رو عوض کردم... کابلش نمی رسید وصلش نکردم...
من: سکوت
اون : سکوت
من: خب؟
اون: خب دیگه الان چرا اینترنت من وصل نیست؟
من :
تازه قبلش هم به حسن و قلی و نقی شکایت کرده که اینا اینترنت من رو قطع کردن..... دقت می نموییید
نه بچه های ای تی ایراد دارن نه طفلکی ها کارکنان
تقریبا همه تا بشه ویندوزشون رو عوض نمی کنن چون بعدش کلی باید نرم افزارها و تنظیمات رو اعمال کنن
و خب سری که درد نمی کنه رو چرا ببندی!
اما وقتی درد گرفت باید ببندی دیگه!
اما باوری که وجود نداره و اعتمادی که نیس گاهی مشکل ایجاد می کنه..
باور اینکه کارکنان از عمد خیلی کارهای عجیب و غریب رو انجام نمیدن
اعتماد اینکه بچه های ای تی هم تا بشه دوست ندارن سیستم شما رو کن ف یکون کنن و سیستم شما رو ببرند بخش شون نگه دارن ....
والا خو! چه کاریه!
بله به قول طوطی " با همینا شدیم هفتاد میلیون "
ینی یه همچین مغزایی ما داریم به عنوان " کاربر کامپیوتر "
یادم افتاد به این پست وبلاگ قبلی ام ( استفاده ی ابزاری از کامنتدونی اسحاقی ) :
http://jafarynejad.blogfa.com/post-98.aspx
مملی جونم
فارسی بگو حالیم بشه چی میگی
از اول برام توضیح بده
اول دکمه روشن رو میزنیم بعد استارت رو بعد دکستاپ که اومد اونخ چیکار کنم تا پورتت باز بشه ؟
برادر جعفری نژاد آخه وقتی دسترسی به همه چی رو محدود کردن ما چه جوری کارهای اولیه رو خودمون انجام بدیم؟؟!! بچه های انفورماتیک ما که میان یه خاکی بریزن تو سر کامپیوترمون مثلا لاگین مخصوص هم دارن تازه برنامه ضد ویروس بهشون گیر میده و نمیذاره اونها هم کارشون رو انجام بدن دیگه چه برسه به ما کارمندان دون پایه. دیگه از نت و سرعتش حرف نمی زنم که خون به جیگر میشیم.
مملی راستی من می خوام ایمیل بزنم
حرف a روی کیبوردم هست ولی نمیدونم چطوری باید دورش از این گردالوها بکشم
ادساینته چیه
میشه راهنماییم کنی استاد پورت باز ؟
( منظورم استادیه که پورتش بازه نه استادی که با پورت بازی می کنه )
می دونی بابک بعضی پورت ها هستن که مثل درب قلعه می مونن ... برای باز کردنشون باید بگردی دنبال یه اهرم بعد اون اهرم رو بدی بالا تا اگه خوش شانس باشی و خدا بهت گوشه چشمی داشته باشه درب قلعه باز شه اما اگه بد شانس باشی یا مثلا قبلش غسل نکرده باشی یهو ممکنه زمین زیر پات دهن باز کنه و بیوفتی تو استخر تمساحا
حالا آماده ای که اهرم درب قلعه رو نشونت بدم ؟! باید قول بدی پسر خوبی باشی و باهاش بد رفتاری نکنی ... در ضمن حق نداری از دندونات برای فشار دادن اهرم استفاده کنی ... قبول ؟!
با آرزوی خوش شانسی برای شما ( آیکن دون پاشیدن )
هرررررر
برای کشیدن گردالو دور حرف a کافیه چشماتو ببندی و بشینی رو a ...
اینطوری خیلی زود و بی درد سر یه گردالوی قشنگ و سفیــــــــــــــــــــد دور a ایجاد میشه
در ضمن عزیزم اون ادساینت نیست اسم این علامت ( @ ) در فارسی : آ دورت بگردم می باشد ... تکرار کن ... آ ، دورت بگردم
آره جیگر جان
خیلی از کاربرها با اطلاعات هستن اما به خاطر تعداد کمی
تمام این محدودیت های دسترسی رو اعمال می کنن....
( @ ) = کیامهر در حال صیانت از گردالوی روی کیبوردش ... اونم با تمام وجوووووود
به امید روزی که شمام تارگتو بزنین
پی کامنت ِ شفاف ساز : عکس کامنت قبا از کیامهر عزیز ، از نمای پشت ثبت شده است
با تشکر
روابط عمومی ِ شفاف سازی ِ بلاگستان
خداییش همیشه هم تقصیر کاربر نیستا
مثلا ما تو آزمایشگاهامون به جون خودم هر کار میکنیم جواب می ده که نمی ده بعد فقط استاد میاد پای میز.فقط میادها
ییهو همه چی درست میشه و جواب میده
دیگه به استادمون میگم بمونید همینجا
هیجان این شرکتا که آخر ِ سالی در حد ترن هوایی شهربازی میشه..
.
اصلا این تکنولوژی با من مشکل داره نمیدونم چرا
بارها اتفاق افتاده که با یه برنامه ای درگیر شدم شدید، وقتی به نتیجه نمیرسم، بیخیالش میشم تا برادرم بیاد، به جان خودم تا میام توضیح بدم که برادر جان، من این کارو این کارو انجام دادم ولی... هنوز "ن"ی " نشد" از دهنم در نیومده.. برنامه عین فرفره کارمو انجام میده..
من
برادرم
کامپیوتر+شاخ های شیطانی
مسئولینم که پاسخگو نیستن
جناب جعفری نژاد
لینک نوشته های دم دستی تون خیلی باحال بود
توو قضیه منشی و پسورد، تیکه آخر "بمیری" رو که خووندم این شکلی شدم(البته آیکن به اندازه کافی گویا نیس)
چرا اینقد پستاتون طولانیه؟
کم بنویسید آدم حوصله داشته باشه بخونه
هر قدر که حوصله ات میشه بخون ملودی جان
سلام
قبل خوانش آن
این تقدیم به شما از یک صفحه اینترنتی:
همیشه گفتهام؛ ای کاش توافقی در کار بود پیش از زادن! در این صورت، یکی میتوانست به جای تمام نیاکانِ تکراری من زندگی کند. یکی زجر میکشید به نیابت از همه.
از اونجا که من با جعفری نژاد هم تیمی هستم!! ضمن تایید تمامی صحبتهای ایشون باید عرض کنم:
مسئول انفورماتیک ما یه دختر خانومیه که خیلی خانومه!!
کلا اعصاب نداره! وقتی هم داشته باشه و از خوش شانسی همون لحظه بهش بزنگم، میگه طوطی خودت یه کاریش بکن!!
این بود کامنت من
خوب برادر دندون رو جیگر بذارین میان درستش میکنن دیگه . هیچ وقت هیچکس ارزش کار بچه های انفورماتیک رو نفهمید.
هیچ وقت...
شما که زحمت کشیدید و تمام سیتم هار و شخم زدید یه دعه ویندوز 8 میریختین دیگه
حالا یه بار دیگه تمام این ماجراها باید اتفاق بیفته :)
کجایی ؟نیستی