جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی
جوگیریات

جوگیریات

بابک اسحاقی

اورکا ... اورکا ...

همین حالا از عروسی برگشتیم .

پنجشنبه ها شرکت تعطیل است و عدل همین پنجشنبه که من یک عالمه کار داشتم کلاس آموزشی گذاشته بودند . از صبح بی درنگ و بلا انقطاع داشتم اینور و آنور می دویدم .

کلاس که تمام شد جنگی خودم را رساندم خانه خواهرم که از دیروز کت و شلوارم را گذاشته بودم آنجا که مجبور نباشم تا خانه بروم و مثلا در وقتم صرفه جویی بشود .

دستی به سر و روی سالی جان کشیدیم و شیشه هایش را شستیم و تمیزش کردیم . فوری و فوتی محاسن مبارک را تراشیدیم و دوش گرفتیم و لباس پوشیدیم که برویم دنبال مهربان بانو که برویم سالن عروسی ....


حالا هرچه می گردم حلقه ام را پیدا نمی کنم .

مهربان مدام زنگ می زد و می پرسید پس کجایی ؟ بیا دیر شد و من دنبال حلقه دارم خانه خواهرم را کن فیکون می کنم اما انگار آب شده است و رفته توی زمین ...


سرتان را درد نیاورم تمام عروسی به کامم زهر و اعصابم خورد شد . مدام فکرم پیش این پست بود و هی به خودم سرکوفت می زدم که کاش لال می شدم و بعد از پنج سال در مورد حلقه ازدواجم پست نمی نوشتم .

متن پست را هم آماده کرده بودم که بگویم کدام نامردی بین شما مرا چشم زده که حلقه ام گم شده است ؟

بدی داستان اینجا بود که یادم نبود و مطمئن نبودم که حلقه را قبل از استحمام در آورده ام یا اینکه موقع شستن ماشین گم شده است . چند بار از کیامهر پرسیدم : کیامهر ! حلقه دایی رو ندیدی ؟ و کیامهر هم اصلا نمی دانست حلقه یعنی چی ؟ خواهرم همچین که انگار بچه ناف لندن هستند به کیامهر می گفت : کیامهر ! رینگ ... رینگ دایی رو ندیدی ؟

اما از ما اصرار و از آقا کیا انکار ...



القصه همین حالا که لباس هایمان را عوض کردیم ،خواهرم زنگ زد .شوهر خواهرم طی یک عملیات استنطاق کاملا حرفه ای آقا کیامهر را برده است در محل مفقود شدن حلقه و صحنه جرم را بازسازی کرده است . انگشتر خواهرم را نشانش داده و گفته : کیامهر ! وقتی دایی حمام بود شیطون تو رو گول نزد حلقه دایی رو برداری ؟

و کیامهر هم گفته : نه ... مگه من بچه ام که انگشتر رو بکنم توی انگشتم و هی بچرخونم که بیفته زمین و گم بشه ؟ نه من نکردم ... 


کار کار خود ناجنسش بود . حلقه را کرده توی انگشتش و چرخانده و وقتی از دستش افتاده پدر صلواتی نرفته برش دارد .

خواستم اینجا از شما حلالیت بطلبم که اشتباهی فکر کردم چشمم زده اید .

خوشبختانه یادگاری ازدواجمان پیدا شد ....




+ امیدوارم معنی عنوان این پست را بدانید ...





نظرات 35 + ارسال نظر
رعنا جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 03:12 http://rahna.blogsky.com

اولللل

رعنا جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 03:16 http://rahna.blogsky.com

کیامهر عجب بچه ی بامزه ای هست :دی خدا حفظش کنه
من یاد اون پستتون افتادم که تو پارکینگ حلقه اتون رو دستتون کردید و خانوم همسایه هی نوچ نوچ کرده !
فک کردم همچو اتفاقی افتاده حالا ، هی همه گفتن حلقه ات کو و اینا !
ولی حسابی حواستون باشه ها :دی ! ما اگه چشم بزنیم حسابی چشم میزنیم که مثلن دزد ببره یه پولیم گیرش بیاد نه اینکه موقع استحامام و شستن سالی خان ( :دی!) گم بشه و بره تو فاضلاب و سوسکا کیف کنن !

طـ ـودی جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 04:54 http://b-namoneshon.blogsky.com/

بله، چند روز پیش از اردی شنیدم معنیشو، همون یافتم یافتم خودمونه ولی خارجکیش!! یعنی به زبون اصلیش!

پروین جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 06:20

عزیزم ... مگه من بچه ام؟!!!
من هم هی خوندم و گفتم دیدی؟ این بندهء خدا دستی دستی خودش رو چشم زد و حلقهء نازنین گم شد. یعنی اگر هم گم شده بود خدای نکرده، کار ما خواننده های بینوا نبود که. کار خودتون بود. پس باید از خودت حلالیت بطلبی!

اردی بهشتی جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 06:39 http://tanhaeeeii.blogfa.com

وای اونجا که گفتی خواهرت به کیامهر میگفته کیامهر رینگ ...رینگ رو ندیدی مردم از خنده !

خب آخرش رفتین بوسیدین کیامهر رو که کاره اون بود نه چشم ما ؟

خدیجه زائر جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 08:19 http://480209.persianblog.ir

پیدا کردم پیدا کردم!!!!!!!!!
خوش به حالت ........4 سال پیش به اصرار دخترها یک حلقه ی نسبتا گران به جواهری سفارش دادم .بی انصاف آنقدر سنگین و پرهزینه درست کرده بود که نمی شد طولانی در دست نگهش داشت.نتیجه اینکه بیشتر روی کابینت بود تا انگشت من .....الان 2 ماه است گم شده......در ان پست تو من اهی از ته دل کشیدم ....هنوز کیسه ی جارو را خالی می کنم اما خبری نیست......گمشده پیدا می شود اما انگار این داستانش توفیر دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خوشحالم حلقه ( رینگ ) ات پیدا شد.

م . ح . م . د جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 09:21

اصلن خوشم نمیاد تازگیا هی فخر میفروشیا !

حالا که چی یه ماشین 40 تومنی و یه حلقه ی 6 تومنی و یه کت شلوار دو تومنی داری هی میای میگی !

خب شاید یکی دلش بخواد ! باع !

yasna جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 10:18 http://delkok.blogfa.com

نه نه ما اصلا معنای این پست را نمی دانیم ... والا به خدا...
پشت سرمون کلی حرف زده....
حالا خدایی معنیش چی بود ها؟

نیره جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 10:36

من گفتم به جاش نقره دست کن گوش نکردی!
حالا خوب شد پیدا شد وگرنه دل ما هم میسوخت!

باغبان جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 10:38 http://www.laleabbasi.blogfa.com

شکر خدا که حلقه طلایی را یافتید!
شکر خدا که ما را هم بی تقصیر یافتید!
شکر خدا که ارشمیدس هم یافته بود!
شکر خدا که ...
کلا یافتن فعل خوبیه

سهیلا جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 11:24 http://soheyla-taha.blogfa.com/

بهمون تهمت زدی حالا هم می خوای معنی عنوان پستت رو بدونیممم.........واقعا که !!!

عصاب مصاب برام نمونده که

بذار برم یه لیوان آب بخورم بیام بلکه بتونم ببخشمت آقا بابک تهمت زن .....والا اااا.........



دقت کن ما یه همچین جماعتی هستیم.....بخش اول حرفت رو گرفتیم ولی تقاضای حلالیتت رو عمرن تو کتمون نمیره........بعععععععله ما اینیم ....ملت همیشه در صحنه

کاسپر(بابک) جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 11:28 http://kasperworld.ir

خداروشکر حالا کیا اعتراف کرد مگرنه خدا میدونه چند تا پست میخواستی بنویسی از چشم زدن و رینگ و قیمتش بگی ...
ها ها اورکا اورکا ...

جزیره جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 12:14

اولا برا اولین بار لایک به کامنت ممد بدرنگه
چه معنی داره اصن ،مرفه بی درد.

یعنی من هلاک لودادن این کیامهر جانملپش رو از سمت با بکشید و اون رادین رو هم از طرف ما گازززززز بگیرید

حالا خدارو شکر حلقه ت پیدا شد وگرنه همه مونو خفت میکردی:دی

آذرنوش جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 12:17 http://azar-noosh.blogsky.com

کلا از اول پست تا آخرش همین شکلی بودم

سایه جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 12:32

ای بابا خدا چه رحمی به ما کرد که این حلقه ی گران بها یافت شدها... وگرنه حالا حالاها ما باید جواب پس می دادیم

تیراژه جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 12:58 http://tirajehnote.blogfa.com

برای اینکه بابت اینهمه تهمت ناروایی که به ما زدید حلالتون کنیم بیایید شرح جشن عروسی رو به صورت مصور بنویسید!
حالا اگر موازین اسلامی_حقوقی_عرفی_اجتماعی_شرعی ! ایجاب کرد که کمی ساnسورجات فتوشاپی به کار ببرید اشکال ندارد! فدای سر کیامهر و رادین!

میلاد جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 13:30

من میگم حرف تیراژه بدک نیست بابک، از اونجایی که باید ما حلالت کنیم یکم رشوه بهمون بدی بدک نخواهد بود

بیا و خوبی کن و یه داستان مصور برامون بنویس

به ممد و جزیره هم میگیم بیان یه دوری با ماشینت بزنن که بی ماشین از دنیا نرن، اخه بنده خداها دیگه تو خواب ماشین ببین سوار میشن، والا به قرآن

در ضمن من تضمین میکنم هرگونه کار فتوشاپی باشه در زمینه سانسور انجام بدم

به کیامهرم از قول من بگو عمو جان رینگ تو انگشت نمیچرخونن، میبرن باهاش تیله بازی میکنن
بعد به عنوان تیله خاص و ویژه بهم پز میدن

م مثل میترا جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 14:00 http://mitra-k.blogfa.com

سلام
آخی لذت عروسی بر تو حرام شد

خدارو شکر که پیدا شد

شادی جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 14:17 http://joujemoalem.blogfa.com

به بــــــــه
آقای ارشمیدس
واقعا که
دلتون اومد ؟
ما اصن چشامون بی مزس عامو
حالا خدا رو شکر که پیدا شد

بهار جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 16:02

وای پس یه اعصاب خوردی حسابی داشتین...
حیف که از عروسی هم چیزی نفهمیدین
خدا رو شکر پیدا شد
به عروس و داماد هم بگین یه بار دیگه جشن بگیرن تا شما ایندفعه حالشو ببرین اساسی

مریم راد جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 16:39 http://mmrad.blogfa.com

من نادم و پشیمان و شطرنجی و اینها
اعتراف می کنم که من بودم چشم زدم این حلقه محترم را
چنین چشم شوری داریم از پس این پنجره مجازی

ما یه پسرخاله داشتیم به آقایی و گلی کیامهر شما... ینی خداییش دوست داشتنی :).....
خاطراتی داریم از ایشان بس شیرییییییییین
یه نمونه کوچیکش پنجر شدن حدود 15 ماشین در فرودگاه ...

عاطی جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 17:34


همون اول پست خواستم بیام بنویسم که:

بخــــــــــــــــداااا من گست حلقه رو نخونده بودم:))

خداروشکر ک پیدا شد!

واقعا گم شدن اشیا با ارزش(از نظر معنوی!)خیلی درد:دی داره!

دل آرام جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 19:53 http://delaramam.blogsky.com

مگه ما بچه ایم که هی بگیم خوش به حالش حلقه چند میلیون تومانی داره ؟
یعنی من واقعا شاکرم که حلقه پیدا شد واگرنه حالا بیا هی قسم ،هی آیه که والا بلا ما هی گفتیم ماشالله ، خدا ایشالله بیشتر مال و منال بهت عطا کنه . کی باور میکرد
کیامهر رو در اولین فرصت از طرف من ماچش کن (البته فکر کنم سفارش ماچ انقدر زیاده که بچه به کل کبود میشه ، تو یه ماچ آبدار به نیابت از طرف جمع کن)

عسل جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 23:33

میبینم دوادتونم از مهندسی معکوس استفاده کرده و کیا مهر رو رمزگشایی کرده

عسل جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 23:34

دومادتون منظورم بود

تیراژه جمعه 20 بهمن 1391 ساعت 23:39 http://tirajehnote.blogfa.com

دوتا مطلب رو یادم رفت:
یک: ان شا الله که زوج عزیزی که عروسی شان بود خوشبخت بشن.
دو: رینگ شما با توجه به توصیفاتی که دارد بیشتر به درد "هولا هوپ"* بازی کردن کیامهر میخورد نه تیله بازی یا دور انگشت چرخاندن!!!

* حلقه ی پلاستیکی رنگی ای که بچه ها به دور کمر میاندازند و با حرکات خاصی شبیه قِر دادن! آن را میچرخانند.

مشق سکوت- رها شنبه 21 بهمن 1391 ساعت 00:43 http://mashghesokoot.blogfa.com/

یه انگشتر دارم که خیلی دوستش دارم، امروز صبح که از خونه بیرون رفتم یادم افتاد که دستم نیست، و کلی نگران شدم ولی بعد یادم افتاد که کجا گذاشته بودمش تو خونه!
خدا خیرتون بده، این پست باعث شد برم برش دارم تا گم و گور نشده

ثنا شنبه 21 بهمن 1391 ساعت 01:58

کاش عروسی بت خوش میگذشت

مامان ناهید شنبه 21 بهمن 1391 ساعت 03:12

پسرم تجربه خوبی بود از این به بعد دقت کن از وسایلت خوب نگهداری کن به دیگران هم تهمت نزن که چشم خوردی در ضمن تما م مدت تو عروسی داشتم دعا میکردم که حلقت پیدا بشه خیلی نگران بودم خدا را شکر که پیدا شد وگرنه تصمیم داشتم صبح برم خونه مریم را بگردم

عطیه شنبه 21 بهمن 1391 ساعت 03:54

چقدر بده که لحظه هایی که می تونن به خوبی بگذرن خراب می شن، و بعدش آدم چقدر دلش می سوزه...
ولی خدارو شکر که پیداش کردی...

سحر دی زاد شنبه 21 بهمن 1391 ساعت 08:01 http://dayzad.blogsky.com

خدا رو شکر پیدا شد وگرنه معلوم نبود مهربان بانو چطور با شما برخورد می کرد. تازه شاید مجبور میشدی ی دونه بدلیشو بگیری و بندازی تو دستت. فکر کن ....!

سطری به یادگار شنبه 21 بهمن 1391 ساعت 10:34 http://deltarak.blogfa.com

سلام!
خیلی قشنگ نوشته بودین

دست مریزاد!

همیشه به شادی!

خانمی شنبه 21 بهمن 1391 ساعت 10:52 http://monastories.blogfa.com

از اول میگفتین رینگ دیگه دایی!

داش بهی دوشنبه 23 بهمن 1391 ساعت 00:33 http://behii.persianblog.ir/

اگر حلقه گم و گور نمیشد سوزه نوشتنتان چه میشد ؟

سین دوشنبه 23 بهمن 1391 ساعت 10:17 http://s2055.blogfa.com

منم یه بارانگشترمو گم کردم تا وقتی هست خیلی مهم نیست ولی وقتی گم میکنی انگاری یه گیره به مغزت میزنن که مجبوری فقط بهش فکر کنی تا پیدا شه
خوشم اومد از بابای کیامهر که خوووووب پسرشو میشناسه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد