سلاممم خوب من خوشحالم که از نزدیک با این استاد عزیز آشنا شدم و یه روز کامل در مدرسه مون پذیراشون بودیم...با کلی خاطره عمرش دراز باد... کلا عمر همه ی آدم های خوب و با مرام دنیا دراز حالا هر کی در هر مقام و مرتبه ای...
عمرشان طولانی..قلم ای که سالیان کودکی مان با داستانهایش شیرین شد مستدام..
چه موضوع بندی محشری است این پستهایت اما کاش عنوانش چیز دیگری بود جز " در نگذشته ها"...آخر غمی در آن پنهان است. البته اصل مطلب در همین عنوان مستتر است که گویی به خاطرمان میاورد که پیش از رفتن به یادشان باشیم اما خب..غمگین است.
عمرشون طولانی و با عذت باشه انشالله؛ که چقدر خاطره داریم با همه ی کتاب ها و مهربونی هاشون... پیشنهاد میکنم اگه کسی کتاب شما که غریبه نیستید ایشون رو نخونده بخونه حتما، داستان زندگی و در واقع کودکی خودشونه
محبوب ترین نویسنده همه دوران زندگی من است..هوشوی مهربان و سختی کشیده و صادقی که وقتی اولین بار کتاب چکمه را در کودکی خواندم دوستش داشتم وقتی قصه های مجید را دیدم دلبسته قلم شدم و وقتی شما که غریبه نیستید را خواندم شیفته اش شدم و به این قدرت قلم و این همه توانایی حسرت خوردم ...تنها کسی که حرفهایش بوی تکلف و واژه آرایی نمیداد خود خودش بود..هوشوی مرادی کرمانی سیرچی....خداوند طول عمر باعزتش بدهد و همواره برای ما کودکان به ظاهر آدم بزرگ بماند و بنویسد
اول
دوم
هزارسالهههه بشن الهی
عمرت دراز استاد.
ممنون آقای اسحاقی بابت این پست
کلی با کتاباش خاطره دارم
خدا حفظشون کنه
سلاممم
خوب من خوشحالم که از نزدیک با این استاد عزیز آشنا شدم و یه روز کامل در مدرسه مون پذیراشون بودیم...با کلی خاطره
عمرش دراز باد...
کلا عمر همه ی آدم های خوب و با مرام دنیا دراز حالا هر کی در هر مقام و مرتبه ای...
ایشالااااا سلامت باشن همیشهههههه
فکر کنم قصه های مجیدم بر اساس نوشته های ایشون ساخته شد. من عاشق مجید بودم
...
هر وقت به وبلاگ شما سر میزنم و با خواندن نوشته هاتون به حس خوبی میرسم...ممنونم از یادآوری همه خوبیها و خاطراتی که گرد زمان کمرنگشان کرده...
:گل
یازدهمم بشی هنر میخادا...فک نکنین همیجوری الکیه...
عمرش طولانی همراه با سلامتی...
من از نزدیک افتخار زیارتشون رو داشتم
چقدر نازنینه این مرد!!
عمرشان طولانی..قلم ای که سالیان کودکی مان با داستانهایش شیرین شد مستدام..
چه موضوع بندی محشری است این پستهایت
اما کاش عنوانش چیز دیگری بود جز " در نگذشته ها"...آخر غمی در آن پنهان است.
البته اصل مطلب در همین عنوان مستتر است که گویی به خاطرمان میاورد که پیش از رفتن به یادشان باشیم
اما خب..غمگین است.
خدا همه ی کرمانی ها رو حفظ کنه
عمرشون طولانی ایشالا
میشه یه پست برای استاد محمود دولت آبادی هم بنویسی؟ امروز مجله تیتر زده بود: "گوشه نشینم کرده اند..."
ممنون
اتفاقا مد نظرم بود
عمرشون طولانی و با عذت باشه انشالله؛ که چقدر خاطره داریم با همه ی کتاب ها و مهربونی هاشون...
پیشنهاد میکنم اگه کسی کتاب شما که غریبه نیستید ایشون رو نخونده بخونه حتما، داستان زندگی و در واقع کودکی خودشونه
در نگذشته هااا ... رو خوب اومدی یه همچین خواننده های کم دقت و دستچاچه ایی هستیم ما ...
هر وقت این کتاب رو تو قفسه ی کتابهام میبینم ناخودآگاه لبخند رو لبم میاد
محبوب ترین نویسنده همه دوران زندگی من است..هوشوی مهربان و سختی کشیده و صادقی که وقتی اولین بار کتاب چکمه را در کودکی خواندم دوستش داشتم وقتی قصه های مجید را دیدم دلبسته قلم شدم و وقتی شما که غریبه نیستید را خواندم شیفته اش شدم و به این قدرت قلم و این همه توانایی حسرت خوردم ...تنها کسی که حرفهایش بوی تکلف و واژه آرایی نمیداد خود خودش بود..هوشوی مرادی کرمانی سیرچی....خداوند طول عمر باعزتش بدهد و همواره برای ما کودکان به ظاهر آدم بزرگ بماند و بنویسد
آمین
اول خیلی خوببببببببببببببببن هم نوشته هاشون هم شخصیتشون